گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 55
آمریکا در ترازوي نقد جیمز بوفارد







با دکتر جیمس بوفارد، متفکر سیاسی آمریکا است که در بارة نقد جریان نو « الجزیره » متن حاظر ، حاصل مصاحبۀ شبکۀ تلویزیونی
محافظه کار مسیحی صهیونیست حاکم بر کاخ سفید برگزار شده است. به نظر این صاحب نظر، نومحافظهکاران بسیاري از نفوذ
خویش را از دست دادهاند و بیش از هر جریان دیگري در ایالات متحده مشوق و تحریک کنندة بوش در آغاز جنگ، شکنجه و
ترور بودند و البته نسبت به ایشان واکنشهاي منفی نیز مشاهده می شود، اما چون از نفوذ بسیاري برخوردارند چندان اثرگذار
نیستند و آنها به این فکر هستند، تا در آینده نیز نفوذ خویش را ادامه داده و حتی گسترش بیشتري دهند. متن کامل این گفت وگو
« طغیان در کاخ » : گزارشی تحت عنوان « نیوزویک » را به خوانندگان گرامی موعود تقدیم می کنیم. در هفت فوریه سال جاري مجله
چاپ و منتشر کرد که طیّ آن به نام و سمت شخصیتهاي برجسته و نو محافظهکار کاخ سفید اشاره کرد که از سیاست بوش
انگلیسی در نهم مارس سال جاري دو صفحۀ اول روزنامه « روزنامه ایندیپندنت » سرپیچی نموده و با آن مخالفت کردند. غیر از آن
خود را به بیان نظرات پنج تن از رهبران نومحافظه نوین اختصاص داد که با بوش به مخالفت برخاستند و از دستورات وي سرپیچی
که این گزارش به بیان نظرات و ایده هاي ،« ریچارد پرل » ،« آنتونی سولیوان » ،« فرانسیس فوکویاما » ،« ویلیام برکلی » نمودند؛ از جمله
این افراد و خواستهها و اهداف دولت بوش پرداخته بود. سؤالی که اینجا مطرح می شود، این است که آیا طرح و برنامه
نومحافظهکاران به پایان رسیده، و یا اصل و مبدأ بوش و دولتش به پایان رسیده است. من اطمینان ندارم که دولت بوش اصلًا اصول
و مبادیی جز استیلا و غلبه بر بخش بزرگتري از جهان داشته باشد بوش سه روز پس از حملات 11 سپتامبر اعلام کرد، حملهاي
صلیبی را تدارك و رهبري خواهد کرد تا جهان را از شرارت پاکسازي کند اما امید خود را بر بادرفته دید، چون بسیاري از
آمریکاییها این سخن را احمقانه و خطرناك یافتند و این باعث شد، محافظهکاران بسیاري موقعیت خویش را از دست بدهند، چون
حامی اصلی این شرّ بودند. با این حال ستونهاي اصلی این جریان نفوذ خویش را حفظ کردند و به چاپ و انتشار نوشتهها و مطالب
ادامه دادند بنابراین با کمال تأسف « لسآنجلس تایمز » یا « نیویورك تایمز » یا « روزنامه واشنگتن پست » خویش در مطبوعات از جمله
هنوز ابعاد مهم این جریان که یکی از خطرناك ترین جریانات شکل یافته در تاریخ جدید ایالات متحده به شمار می آید و نفوذ
بسیاري در دولت به دست آورده و همچنان از این نفوذ برخوردارند، آشکار نشده علیرغم اینکه دیدگاه آمریکاییها نسبت به آنها
بسیار تغییر پیدا کرده و مردم اعتماد خود را نسبت به ایشان از دست دادهاند. اما آیا ممکن است این مخالفتها بر دولت بوش تأثیر
منفی بگذارد و از قدرت و نفوذ دولت آمریکا بکاهد، با توجه به اینکه تأثیر بسیار زیادي در افزایش اقتدار دولت بوش داشتهاند؟
بله، تأثیراتی خواهند گذاشت، از جمله اینکه بوش دیگر حامی، پشتیبان و پاسداري براي افکار خویش که متأثر از افکار و
اندیشههاي نومحافظهکاران است، نخواهد داشت، چون تا به حال روال بر این بوده که آنان از دروغها و اشتباهات بوش دفاع و
حمایت نمایند و آخرین نمونه آن ترساندن ملت آمریکا از برنامههاي هستهاي ایران است و شما می دانید، با اینکه دولت یا کشور
آمریکا، کشور دمکراتی است، اما همین آزادي خطري براي این کشور به شمار می آید، چون اکثر مردم نادان و بیاطلاع هستند.
صفحه 26 از 61
این باعث میشود تا هرگونه که دولت تمایل داشته باشد، افکار و اندیشههاي مردم را شکل دهد و به هر سمتی که بخواهد، آن را
سوق دهد که علناً نیز جریان محافظهکاران نوین چنین کردند و در آینده نیز همین کار را انجام خواهند داد. در 25 مارس سال
جاري مقالهاي به قلم شما انتشار یافت و در آن عنوان کردید که اکثر مردم آمریکا در سیاست نادان و جاهل هستند و از آنچه
در نظرسنجی اخیري که منتشر کرد، عنوان نمود که اکثر مردم « مجله ژورنال جغرافی » . رهبران سیاسیشان انجام میدهند، بیاطلاعند
آمریکا اطلاع ندارند، مرکز ایالتهاي آمریکا چه شهرهایی هستند و بسیاري از موقعیت عراق و آمریکا در نقشۀ جهان که آمریکا
در آن مشغول جنگ است، آگاهی ندارند، آیا بیاطلاعی و نادانی ملت آمریکا در نفوذ جریان نومحافظهکار مؤثر است؟ بوش از
نادانی و جهالت مردم آمریکا بسیار استفاده می کرد، به همین دلیل توانست براي دومین بار نیز به ریاستجمهوري مردم آمریکا
1 % آرا بر رقیب دیگر پیروز شدند، تصور می کردند در عراق همه چیز به / انتخاب شود. رأيدهندگان به بوش که با تفاوت 8
خوبی پیش می رود، اما یک سالونیم پس از آن، همه دریافتند تصور اینکه همه چیز در عراق بر وفق مراد است، غیرمنطقی است، و
اگر چنین میپنداشتند، در واقع اعمال و کردههاي دولت را نادیده میگرفتند، به همین دلیل در نمییابند که دولت به نوعی حق و
حقوق ایشان را زیر پا گذاشته است. به عنوان مثال مردم آمریکا نام بسیاري از اعضاي کنگره یا مجلس سنا را نمیدانند، حتی خود
این نمایندگان نیز بسیاري اطلاع ندارند که قوانینی در قانون اساسی آمریکا وجود دارد که این تجاوزات و تعدیها را علیه آمریکا
محکوم و این نمایندگان را نیز محکوم مینماید، همچنین اطلاع ندارند که قانون، بازداشت افراد را به دلیل اتهامات واهی توسط
دولت محکوم میکند. با اینکه بنیانگذاران آمریکا آرزو داشتند، ایالات متحده کشوري باشد که قانون در آن حرف اول را بزند، اما
طی پنج شش سال اخیر به دولت اجازه داده شد، قانون را چه به شکل شکنجه و آزار مردم یا استراق سمع یا دروغ گفتن را زیر پا
بگذارد تا کشور را به جنگ علیه کشوري دیگر وادارد. هیچ یک از موارد فوق مهم نبود،و این باعث شد تا بوش تعریف جدیدي
از آزادي ارائه دهد و آزادي در حال حاضر آزادیی است که بوش تعریف میکند و مدنظر دولت اوست. اشکال دیگر مخالفت و
زیر پا گذاشتن قانون توسط دولت بوش کدام است؟ به عنوان مثال مردم آمریکا، این اواخر دریافتند، آژانس امنیت ملی آمریکا، به
صورت غیرقانونی اقدام به بازداشت هزاران آمریکایی به اتهامات واهی در سال 2002 کرده است. همچنین چند روز اخیر دریافتیم
که به دلیل فشار دولت بر شرکتهاي سازنده تلفن، بسیاري از مکالمات تلفنی براي دولت ضبط شدهاند، همچنین دولت دست به
بازرسیهایی زده که هیچ کدام آنها قانونی و با مجوز قضایی نبوده است، بنابراین آنچه که دولت بوش انجام میدهد، ناقض حقوق
شهروندي در آمریکا به نام دفاع از حقوق بشر است و متأسفانه بسیاري از آمریکاییها از این موضوع بیاطلاعند. اما رئیسجمهور
آمریکا گفته است که این کارها به دلیل حمایت از مردم آمریکا انجام میشده و کنگره از تمام این اقدامات مطلع است. بوش همیشه
دروغ می گوید، چون کنگره در مواقع نادر و اندك از اقدامات دولت اطلاع مییابد و تمام اقدامات دولت به نام حمایت و دفاع از
مردم توجیه می شود و بوش به گونهاي عمل می کند که گویی دیکتاتوري منتخب بر آمریکا حاکم است و به دلیل دست یافتن بر
آراي بیشتر از حریف خود پیش افتاده و این باعث شده تا تصور کند که چون رأي بیشتري از حریف خود به دست آورده بنابراین
می تواند، هر آنچه می خواهد انجام دهد و این اقدامات وي ضروري و الزامی است، در حالی که عدم تعهد و پایبندي خویش را به
قانون اساسی نیز اعلام کرده است و قوانین بسیاري توسط وي زیر پا گذاشته شده اما این مهم نیست چون بوش میگوید، این نقض
به سر میبرند، درحالی که « گوانتانامو » قوانین براي دفاع از کشور مهم است همچنین بسیاري از سیاستمداران مخالف بوش اکنون در
هیچ اقدام مخالفی علیه دولت انجام ندادهاند و آنها را با دیگر متهمانی که به اتهامات واهی از عراق و افغانستان گردآوري کرده، به
آنجا فرستاده است. او تمام این کارها را انجام داد تا قدرت مطلق را به دست آورد،در حالی که نمی داند، تمام این اعمال و تداوم
خونریزي در عراق و افغانستان، آمریکا را به ورطۀ خطر بزرگتري میاندازد. بوش در سخنرانی هفتگی خویش گذشته تأکید کرد که
را ردیابی کند اما تأکید کرد، این « القاعده » ، دولتش تلاش می کند از طریق دستیابی به نوارهاي مکالمۀ تلفنی میلیونها شهروند
صفحه 27 از 61
اقدامات به خاطر القاعده و نه صرف آگاهی از مکالمات شهروندان آمریکایی صورت می گیرد. اگر این اعمال براي مردم توجیه
شده است، پس چرا تمام مکالمات یکباره از بین میروند. بوش می گوید، بسیاري از یاران و حامیان القاعده در آمریکا به سر می
و این را بارها « هیچ استراق سمعی بدون مجوز قانونی و قضایی صورت نخواهد گرفت » برند، در حالی که زمان انتخابات میگفت
تکرار کرد که البته در آن موقع چنین بود. من تعجب می کنم که آمریکاییها چگونه تمام این دروغها را نادیده می گیرند و به
بوش اعتماد دارند و پس از زیر پا گذاشتن قوانین، همچنین تلاشهاي وي جهت کسب اقتدار و قدرت مطلق که تمام آنها فاجعهاي
براي ملت آمریکا به شمار میآید، اطمینان کنند. اما آمریکاییها براي دومین بار بوش را انتخاب کردند و همچنان مطبوعات
آمریکا تبلیغ می کنند که بوش امانتدار ملت آمریکاست و حافظ این ملت است، شما چه نظري دارید؟ من نظر دیگري دارم، چون
تصویر اسمی که از بوش ارائه شده با آنچه هست تفاوت دارد، به گونهاي که حتی از گفتن آن خجالت می کشم، چه برسد که این
مطالب را در برنامهاي بیان کنم که هزاران خانواده و بیننده ناظر آن هستند. از زمان رسیدن بوش به قدرت، مطبوعات و دستگاههاي
اطلاعرسانی به سود او به تبلیغ پرداختهاند، چون متأسفانه قانون حاکم در واشنگتن این است که هر که به قدرت برسد، مطبوعات و
دستگاههاي اطلاع رسانی مقابل او زانو می زنند، چون مطبوعات و دستگاههاي ارتباطجمعی تمایل دارند، مردم آمریکا ببینند که
آنها نیز در قدرت شریک هستند. هنگامی که بوش در سال 2004 به قدرت رسید، براي مطبوعات مهم بود و دولتهاي فدرال اقدام
به صدور اطلاعیههاي هشداردهندة بیموردي نمودند، آن هم براساس نظرسنجیهایی که مطبوعات انجام دادهبودند و در آن اعلام
کرده بودند، هرگاه دولت اقدام به صدور اطلاعیههاي هشداردهنده نموده است، سه درصد بر محبوبیت بوش افزوده شده است. این
چیزي نیست که آمریکاییها به آن افتخار کنند، چون این بیانگر این نکته است که دولت چقدر راحت می تواند مردم را بترساند تا
تسلیم وي شوند. به همین دلیل چه بسا بوش بار دیگر در انتخابات پیروز شد و جان کري رقیب مناسبی براي وي نبوده است و این
براي آمریکا خجالت آور است که بوش را بار دیگر انتخاب کردند و کسانی که به وي رأي ندادند، شاید از ماهیت و حقیقت
و رسوایی نیکسون اتفاق افتاد، در « واترگیت » اعمال و نقض قوانین وي مطلع بودهاند، به همین دلیل به وي رأي نداند. چرا مسئله
حالی که آمریکاییها در قبال رسواییهاي بوش سکوت اختیار کردهاند؟ جواب این سؤال ساده است، چون حزب بوش برکنگره
حاکم است. هنگامی که نیکسون قانون را نقض می کرد و یا با آن مخالفت می نمود و حقوق بسیاري از شهروندان آمریکا را نقض
می کرد، کنگره تحت حاکمیت حزب دیگر بود که همان حزب دمکرات بود و دمکراتها اقدام به تحقیقات دقیق از وي کردند و
بسیاري اعتقاد دارند، در صورتی که در انتخابات نوامبر سال آینده در ایالتها، دمکراتها به پیروزي برسند، چنین تحقیقی از بوش
نیز به عمل خواهند آورد اما به عنوان یک شهروند آمریکایی نمی دانم اکنون دولت چه می کند و بیشک ما از بسیاري از اعمال و
کردههاي بوش اطلاع نداریم، همچنین از دستورات و فرامین سرّي که بوش صادر می کند چه در صورت اطلاع از آنها بیشک
محبوبیت سیویک درصدي بوش کاهش خواهد یافت، اما دولت تمام فعالیتهاي خود را به اطلاع مردم نمی رساند. آیا به نظر
شما محبوبیت سیویک درصدي بدین معناست که جمهوري خواهان در انتخابات نوامبر شکست خواهند خورد؟ بله شما می دانید،
اگر خداي عادل و دادگر در آنجا وجود داشته باشد، این کار بسیار بزرگی خواهد بود که ببینیم رأي دهندگان، نمایندگان و
منتخبان خویش را به خاطر دروغهایشان مورد بازخواست قرار دهند، اما موضوع ناامیدکنندهاي است که سخنرانیهایی می شنویم و
مطالبی می خوانیم که نشان می دهد، دروغ گفتن براي سیاستمداران چقدر آسان است. اما بوش می خواهد خود را نجات دهد، به
نظر شما بوش راههایی را انتخاب می کند تا جمهوري خواهان در انتخابات نوامبر پیروز شوند؟ آیا به نظر شما براي بالا بردن
محبوبیت خویش، جنگی علیه ایران راه میاندازد؟ به نظر من بسیاري همین اعتقاد را دارند و این یکی از دلایل و اسبابی است که
می تواند به دلیل آن بوش به ایران پیش از انتخابات حمله کند و در اکتبر یعنی پیش از نوامبر، حمله خود را آغاز کند و چون
آمریکاییها معمولاً وقتی کشور وارد جنگی شود، پیرامون رهبر خویش گرد میآیند و از او حمایت و دفاع می کنند. البته به نظر
صفحه 28 از 61
می رسد، این بار این ترفند بوش با موفقیت همراه نباشد، چون بسیاري دریافتند که بوش دروغگوست. اما بعد دیگر مسئله این است
که با اینکه مردم آمریکا دریافتهاند بوش دروغگوي بزرگی است، اما ملاحظه می کنیم، کلینتون یک ماه پس از رسوایی
جنگی علیه یوگوسلاوي تدارك می بیند که باعث می شود همان جنگ که اصلًا موجه نبوده، محبوبیت وي را افزایش ،« لاونسکی »
دهد، و این احتمال وجود دارد که بوش همین رویه و ترفند را پیش گیرد. بنابراین این احتمال وجود دارد که بوش براي بالا بردن
محبوبیت خویش پیش از انتخابات به ایران حمله کند، اما این سؤال پیش میآید که آیا بوش به عواقب این حمله نیز فکر کرده
است؟ بوش به نظر میرسد به آنچه اتفاق می افتد و عواقب آن اصلًا توجهی ندارد، مانند جنگ عراق این موضوع ممکن است شامل
حال ایران نیز بشود و چون این بوش نیست که بهایی بابت این جنگها پرداخت می کند، بلکه این ملت آمریکاست که بهاي آن را
می پردازند و خون ملت آمریکاست که بر زمین ریخته می شود، بنابراین بوش فقط از بخش اول حمله به عراق استفاده کرد، تا
قدرت خویش را به رخ جهانیان بکشاند و به آنها القا کند که این وي بوده که صدام را به زیر کشیده و حمله به بغداد را رهبري
کرده است وبسیاري از آمریکاییها با این شیوه به وي پاسخ مثبت دادند، این فقط مشکل و مسئله دولت آمریکا نیست، بلکه
بسیاري از دولتهاي دمکرات نیز با چنین مسئلهاي مواجه هستند و هرگاه محبوبیت خویش در خطر افتاده ببینند، سعی می کنند،
جنگی در کشور به راه بیندازند. بوش می گوید، در تمام اقدامات و فعالیتهاي خویش تلاش می کند با تروریسم مبارزه کند، و
شما می گویید، ملت و مردم آمریکا، مردمان نادان و جاهلی هستند، برداشت ملت آمریکا ازتروریسم و تروریست چیست؟ بله
آمریکاییها از جنگ علیه تروریسم حمایت می کنند و این امري قابل فهم است، به ویژه پس از حملات یازده سپتامبر. اما متأسفانه
دولت از تعریفی از تروریسم استفاده میکند تا بتواند بر قدرتی مطلق دست یابد. مثلًا دولتهاي فدرال از تعریفهاي مختلفی از
تروریسم استفاده می کنند. دولت فدرال پس از حوادث یازده سپتامبر به عنوان مثال با هر مسلمان یا عربی که می خواست وارد
آمریکا شود، مخالفت می کرد، چون تصور می کرد که این افراد به نوعی به القاعده و تروریسم ارتباط دراند و آنها را مورد
تحت فشارهاي بسیاري از آمریکاییها بود تا از این افراد تحقیقات لازم به عمل آید و « اف.بی.آي » بازجویی قرار می دهد و
در لیست شمارههاي تلفن به دنبال نامهاي عربی می گشتند تا آنها را تحت بازجویی قرار دهند. غیر از آن توجیهات و « اف.بی.آي »
داده شد و این موضوع به تمام هجده هزار « اف.بی.آي » راهنماییهایی براي یافتن و دستگیري مهاجمان انتحاري به تمام مأموران
ابلاغ شد و به آنها گفته شد، یک تروریست ممکن است حالت گیجی و سردرگمی یا نگاهی خیره و « اف.بی.آي » نفر مأمور
متمرکز شده به یک جا داشته باشد، هر یک از این دو حالت ممکن است، بیانگر این باشد که آن فرد، شخصی تروریست است.
همچنین کسی که لباسی گشاد و بلندي به تن دارد و یا لبایس به تن کرده که تناسبی با محیط و شرایط آب و هوایی ندارد یا کسی
که وقتی به فروشگاه یا مغازهاي مراجعه می کند، از دیدن او احساس ناراحتی میکنید. بله اینها توصیفاتی بود که از شخص
تروریست داده بودند که با منطق اصلًا مطابقت ندارد، بله با اینکه در کشور احتمال تروریسم وجود دارد، اما دولت باید گامهاي
عاقلانه و منطقی در اینباره بردارد، دولت است که باید افرادي را که دست به خشونت می زنند، مشخص کند، اما آنها راهنماییها و
توجیهاتی به نیروهاي خود نمودند که اصلًا منطقی به نظر نمی آید. وزارت دادگستري آمریکا پس از یازده سپتامبر گزارشی منتشر
کرد که در آن از 1200 آمریکایی سؤال شده بود که به نظر شما تروریست چه کسی است، پاسخ این پرسش حتی به ظنین بودن به
مسلمانان شاغل به کار در پیتزافروشیها نیز سرایت کرده بود. همچنین براساس گزارش سري و آژانس امنیت ملی آمریکا که در
سال 2004 از آن پرده برداشته شد، به تمام دستگاههاي امنیتی ابلاغ شد یا کسانی که مخالف جنگ با تروریسم هستند، به عنوان
تروریسم برخورد شود. آیا شما نمی ترسید به خاطر مطالب و نوشتههاي انتقادیتان علیه بوش و دولتش به تروریست بودن متهم
شوید. به ویژه که کتابی تألیف نمودهاید که آن را خیانت بوش نامیدهاید؟ من نمی توانم چنین تصوري کنم، چون تا به حال در
آمریکا چنین اتفاقی نیفتاده است. بله در آمریکا خطراتی در زمینه نگارش این مطالب وجود دارد، همانگونه که من نامههاي
صفحه 29 از 61
مخالفت آمیز و تهدیدآمیز هم دریافت کردم چه از طریق پست الکترونیکی یا معمولی و من را خائن و دشمن آمریکا و حامی
دشمن نامیدند، اما این مهم نیست. آنچه مهم است، این است که من در نوشتههاي خود از دهه 90 تا کنون یعنی از زمانی که
کلینتون بر مسند قدرت قرار داشت، نقض قوانین صورت گرفته را به رشتۀ تحریر درآوردم. همچنین کارهایی را که مردم توسط
دولت خویش نیک و پسندیده تصور می کردند، در حالی که ماهیت این اعمال زشت و ناپسند بود را برملا ساختم و مردم توانستند
بدین وسیله دیدي واقعی و حقیقی نسبت به حزب موردنظرشان به دست آورند و این زمانی صورت گرفت که بسیاري از
محافظهکاران از دروغها و اشتباهات بوش سخن نمی گفتند و در قبال فساد دولت وسوءاستفاده از قدرت سکوت اختیار میکردند.
این سوءاستفاده از قدرت و فساد دولتی در چه جاهایی بیشتر قابل ملاحظه است؟ دولت آمریکا در حال حاضر به صورتی غیرقانونی
علیه ملت و مردم آمریکا جاسوسی میکند. می دانیم، با همکاري آژانس امنیت ملی آمریکا، بدون توجیه و مجوز قانونی اقدام به
استراق سمع مکالمههاي تلفنی مردم آمریکا نمودند، بسیاري را بدون دلیل و اتهام بازداشت کرد، در حالی که بیگناه هستند و
« پورتلند اورگن » بسیاري را بدون هیچ اتهامی دستگیر کردند مسئله یک وکیل مسلمان آمریکایی که در آمریکا به دنیا آمده و در
قرار گرفت. وي با اینکه به اسپانیا مسافرت کرده بود، « اف.بی.آي » زندگی می کرد و به آیین اسلام درآمده بود، مورد شک و ظن
ابلاغ « اف.بی.آي » تحت پیگرد قرار گرفت و مشخصات وي براي پلیس اسپانیا ارسال شد که پس از بازجویی پلیس اسپانیا از وي به
براند » کرد شد هیچ چیز شک برانگیزي در این وکیل مشاهده نمی شود که باعث دستگیري وي باشد. در 11 اکتبر 2004 دربارة
آمریکایی که با خانمی مصري ازدواج کرده است در مجله آمریکایی محافظهکاران مقالهاي به رشتۀ تحریر درآوردید، « موفیلد
ماهیت تلفیقاتی که به سوي مسلمانان از سوي دستگاههاي امنیتی آمریکا توجیه می شود، چیست؟ به نظر من بسیاري از قوانین
مصوب توسط دولت اجازه می دهد به محض ظنین شدن به شخصی، وي مورد بازجویی قرار گیرد مثلاً پس از حوادث یازده
سپتامبر ملاحظه می کنیم، بسیاري از جمعیتها و گروههاي خیریۀ اسلامی در معرض تحت و بازجویی قرار گرفتند و یا به خاطر
دلایل واهی از فعالیت منع شدهاند و موارد بسیاري وجود داشت که دولت عنوان کرد، فلان شخص از تروریسم حمایت کند، در
حالی که بعداً ملاحظه شد وي مثلًا با دولت از این جهت اختلاف نظر دارد که مالیات زیادي بر وي بسته شده و مخالفت مالیاتی
بوده است. از دیگر موارد نقض قوانین این است که هنگام سخنرانیهاي بوش، دولت افرادي از آژانس امنیت ملی را میان مردم می
فرستد تا هرگونه مخالفت را سرکوب نمایند یا میان بوش و مردم یک حایل قرار می دهد تا مردم نتواند به راحتی به او دسترسی
داشته باشند، یا مقابل آزادي بیان را می گیرند، از جمله موارد نقض دیگر می توان به قانون آزادي اطلاعات اشاره کرد که به
موجب آن آمریکاییها می توانند آزادانه اطلاعات لازم درمورد فعالیتهاي دولت را به دست آورند. بوش این قانون را زیر پا
گذاشت و قوانین سري بسیاري وضع کرد که هیچ آمریکایی از آن مطلع نیست. چگونه می توانید نقض قوانین را دریابید؟ برخی از
آمریکاییها از این موضوعات اطلاع ندارند و هم برخی از وکلا که به این مسائل توجه دارند و با اینکه بسیاري از آمریکاییها با
آن مخالفت کردند، اما بسیاري دیگر اعتقاد دارند، که بوش برخلاف قانون عمل میکند و قوانین را نقض می نماید غیر از آن
سازمان عفو بینالملل یا برخی از مراکز تحقیقاتی، نیز تفحصات و تحقیقاتی در این زمینه و در زمینه نقض حقوق شهروندان انجام
سازمان آمریکایی ریمون » می دهد، اما اکثر قریببه اتفاق مردم آمریکا با این نقض قوانین مخالف هستند. بر اساس گزارش سالانه
که بر موانع حقوق بشر تأکید کرد، شکنجه و آزار و اذیت و توهین به زندانیان بخش اساسی و مهم استراتژي بوش در « ریت ورلد
جنگ وي علیه تروریسم بوده است، چه توضیحاتی در این زمینه دارید؟ دولت بوش نسبت به برخی پژوهشها و تحقیقات به عمل
آمده دربارة برخی از آزار و اذیتها در عراق و در معرض ضرب وشتم قرار گرفتن مردم تا سرحد مرگ در افغانستان که آخرین
مورد آن 135 نفر تلفات داشته است، آن اعتراف نموده و عنوان کرده که آنها در تحقیق و بازجویی جان خود را از دست دادهاند و
به نظر من این تعداد بیشتر از اینها می باشند. تعدادي از افسران و سربازان آمریکایی یا در تجاوزات صورت گرفته مشارکت داشته
صفحه 30 از 61
یا در آنها سخن گفتهاند و تعدادي از وکلاي نظامی سعی کردند، این خشونتها را متوقف نمایند، این مسئله شاید مهمترین
مسئلهاي باشد که دیدها را نسبت به دولت بوش تغییر داد، چون مطالبی وجود دارد که نشان می دهد خود بوش دستور چنین
اعمالی را داده است و حتی گفته شده که در زمان جنگ، بوش بالاتر از قانون است و این به شکل عمیقی میتواند تیشه به ریشه
آمریکا بزند، به ویژه اهداف بنیانگذاران آمریکا. بنابراین برخی از وکلاي دولت حق دارند، بگویند بوش دیکتاتوري تمام عیار
است بی آنکه مردم آمریکا از این موضوع اطلاع داشته باشند. ارزیابی شما از طرح بوش جهت توسعه و گسترش دمکراسی در
جهان چیست؟ این بسیار جاي تأسف دارد که برخی از آمریکاییها به این طرح بوش به شکل جدي نگاه می کنند و به آن توجه
دارند یا از آن حمایت می کنند، چون وقتی از این طرح، بیرون از آمریکا سخن گفته میشود، به آن می خندند. اما بوش در برخی
ایالتها هنگام سخنرانی وقتی ما از این طرح صحبت می کند با کف زدن مردم ناآگاه آمریکا مواجه می شود، در حالی که در
بخشهاي دیگر جهان به این طرح می خندند و آن را مسخره می کنند. بسیار خوب است که ما چنین طرحی داشته باشیم، اما نمی
توان دمکراسی را با راهاندازي جنگها و بمباران و پرتاب موشک برقرار ساخت. برخی از مردم می گویند با دخالت در عراق و
برخی از کشورهاي خاورمیانه آزادي را به این کشورها ارزانی می کنیم، اما این موضوع باعث نفرت از آمریکاییها می شود و
بوش هزینه بساري به این طرح اختصاص داد. اگر نگاهی به اجراي این طرح بیندازیم میبینیم، ایالات متحده چگونه سعی می کند
در نتایج انتخابات سایر کشورها دخالت کند، مانند انتخابات عراق (علاوي). آیا ملت آمریکا، مقاومت ملت عراق را تروریسم می
داند؟ می دانید، آمریکاییها که به اوضاع و احوال توجه دارند، مقاومت ملت عراق را تروریسم تلقی نمی کنند. این بیشک
خصوصیتی است که دولت بوش به هر که بخواهد مقابل ایشان قد علم کند، میدهد. این در حالی است که توصیفات بوش دیگر
اثر خود را برمردم از دست داده است. مثلاً در روزنامه واشنگتن پست مقالهاي به چاپ رسید که در آن عنوان شد دولت بوش
چگونه مسئولان بلندپایه وزارت کشاورزي را تشویق می کرد، در تمام سخنرانیهاي خویش بگویند، در عراق همهچیز بر وفق مراد
و در جریان است، بسیاري از مسئولان از بیان این مطالب طفره رفتند و تمایلی به گفتن این مطالب نداشتند، این نشانه ایجاد تغییر و
تحول در نگرشها و دیدهاست. به نظر من کسانی که به اوضاع و احوال توجه دارند، نمی پذیرند که هر مقاومتی را تروریسم
بنامند، اما با کمال تأسف بسیاري از آنها به جریان حوادث و پیگیري اوضاع و احوال توجه ندارند. شما بیان کردید که کنگره می
تواند رئیسجمهور را مورد بازخواست قرار دهد، آیا درصورت پیروزي دمکراتها آنها می توانند بوش را مورد بازخواست قرار
دهند؟ بیشک چنین است. آنها می توانند تحقیقاتی در مواردي چند از بوش به عمل آورند که پروندههاي سنگین و بزرگی را در
دادگاه باز کند، اما چه بسا بوش همچنان در مسند قدرت هم باقی بماند و اصلًا مورد بازخواست کنگره قرار نگیرد، چون آنچه
بوش از آزار و اذیت و شکنجه انجام می دهد، یا توجیهات دروغین و غیره دربارة آغاز جنگ را اکثر جمهوري خواهان از آن
اطلاع دارند، با این حال سدّ راه وي قرار می گیرند. مجله نومحافظهکاران که ارگان آنهاست، در شماره 22 سال جاري خویش از
کتابی سخن می گوید، تحت عنوان ضعف در امپراتوري که از ضعفی سخن میگوید که در امپراتوري آمریکا یا ایالات متحده
شروع به رخ نمودن کرده است، حتی مقدمه مجله از این موضوع صحبت می کند و نقل قولی از یکی از ژنرال هاي ارتش آمریکا
آیا به نظر شما به وسیله دولت بوش، آمریکا پاي در راه ،« ارتش آمریکا در عراق شکست خواهد خورد » : آورده که می گوید
نهایت و فرجام امپراتوري خویش گذاشته است؟ نمی دانم، اما شخصاً اگر به من اختیار داده شود که میان این آزادي و امپراتوري
یکی را انتخاب کنم، بیشک آزادي را ترجیح خواهم داد. این همان چیزي است که بنیانگذاران اولیه آمریکا نیز به آن چشم
داشتند. آنها آزادي را براي حمله به کشورهاي دیگر وضع نکردند. بوش می گوید، تنها راه تضمین آزادي حاکمیت و استیلاي
آمریکاییها در عراق و به راه انداختن جنگ در سراسر جهان است و جنگ عراق نادرست بودن این سخن را ثابت کرد. آیا فکر
می کنید مللی که در معرض آزار و اذیت و ستم آمریکا قرار گرفتند، چه از طریق راه انداختن جنگ یا حمایت از دیکتاتورهاي این
صفحه 31 از 61
کشورها، روزي همین برخورد را با آمریکا داشته باشند. این چیزي نیست که بتوانم دربارة آن نظر بدهم، نمیدانم در اذهان آن
مردمان و ملل چه می گذرد، اما موضوعی که باید به آن توجه کرد، این است که فقط چند سال پس از جنگ جهانی دوم با اینکه
آمریکا به آلمان و ژاپن حمله کرده بود، روابطی با این دو کشور برقرار کرد و یا چند سال پس از جنگ ویتنام نیز با این کشور
روابطی برقرار کرد و کمتر کسی تصویر چنین چیزي را داشت. نمی دانم، موضوعی گنگ و مبهم است که نمی توان به راحتی به
آن جواب داد اما آنچه که می توان دربارة آن سخن گفت این است که بوش با مشکلات بزرگ و بسیاري مواجه است و نمی دانم
چگونه می خواهد اوضاع و احوال را سامان دهد. در حال حاضر بوش ضربۀ بزرگی خورده است چون محبوبیت بسیار خود را از
دست داده و از دست دادن این محبوبیت به معناي از دست دادن دوستان است و این براي وي ضربۀ بزرگی است.
امانت خدا
حضرت فاطمه زهرا (س) از نگاه معصومان (ع) حسین جعفري دوستداران فاطمه، همراهان پیامبر(ص) سلمان فارسی میگوید:
اي سلمان! هر کس دخترم فاطمه را دوست بدارد، در بهشت در کنار من خواهد بود و هر کس او را » : رسول خدا(ص) به من فرمود
دشمن بدارد، در آتش جهنم خواهد بود. اي سلمان! دوستی فاطمه در صد جایگاه به حال انسان سودمند است که راحتترین این
جایگاهها، عبارت است از مرگ و قبر و میزان و سنجش [اعمال] و محشر و [پل] صراط و حسابرسی؛ هر کس دخترم فاطمه از او
راضی باشد، من هم از او خشنود میگردم و هر کس من از او خشنود باشم، خداوند از او خرسند خواهد بود. هر کس فاطمه از او
خشمگین باشد، من بر او خشم میگیرم و هر کس من بر او خشم گیرم، خداوند بر او غضب میکند. اي سلمان! واي بر کسی که به
اگر همۀ خوبیها و فضیلتها در شخصیتی جمع گردد، آن شخص فاطمه است بلکه » « فاطمه و به فرزندان و شیعیانش ظلم کند. 1
جُمَیع « بزرگتر از این توصیفهاست. به درستی که دخترم فاطمه در بزرگواري و کرامت، بهترین فرد بر روي زمین است. 2
میگوید: همراه با عمهام به نزد یکی از همسران پیغمبر رفتیم. از او پرسیدند: چه کسی نزد پیامبر از همه محبوبتر بود؟ گفت:
فاطمه(س). پرسیدند: از مردان چه کسی؟ گفت: همسر فاطمه. 3 فاطمه(س) امانت خدا پیامبر گرامی اسلام در لحظات آخر عمر
شریفش، در کنار وصیتهاي دیگر خود به امیر مؤمنان(ع)، بر وجود فاطمه زهرا(س) نیز تأکید کرد. امام کاظم(ع) میفرماید: به
پدرم گفتم: پس از رفتن فرشتگان از حضور پیامبر(ص) چه اتفاقی افتاد؟ فرمود: پیامبر(ص) در این هنگام علی و فاطمه و حسن و
حسین(ع) را طلبید و به امسلمه فرمود: کنار در بایست و نگذار کسی نزدیک بیاید. سپس آن حضرت با یک دست، فاطمه را
گرفت و مدت طولانی بر سینه گذاشت و با دست دیگرش دست علی(ع) را بر سینه نهاد. همه آنها گریه کردند. پس ازآن، دست
اي اباالحسن! این (فاطمه) امانت خدا و رسولش محمد نزد توست. » : فاطمه(س) را در دست علی(ع) قرار داد و به علی(ع) فرمود
حق خدا و امر مرا در مورد فاطمه رعایت کن که چنین خواهی کرد. اي علی! سوگند به خدا این فاطمه سرور زنان بهشت از
پیشینیان و آیندگان است. سوگند به خدا این همان مریم کبرا ست. سوگند به خدا همواره آنچه از خدا براي فاطمه و شما خواستم،
خواستههایم را اجابت کرد. اي علی! آنچه را در شأن فاطمه سفارش کردم انجام بده. من اموري را به فاطمه سفارش کردم که
4 بهترین خانهها دو نفر از یاران پیامبر اکرم(ص) میگویند: پیغمبر آیۀ 36 سورة نور را قرائت کرد: .« جبرئیل به آن امر کرده بود
مردي برخاست و عرض کرد: اي رسول .« خانههایی که خدا رخصت داده (قدر و منزلت) آنها والایی یابد و نامش در آنها یاد شود »
دیگري برخاست و با اشاره به خانه علی(ع) و فاطمه(س) گفت: اي رسول خدا! .« خانه پیامبران » : خدا! اینها کدام خانههاست؟ فرمود
5 نام مبارك بیشتر امامان معصوم(ع) به سبب احترام و علاقهاي .« آري، از بهترین آنهاست » : آیا این خانه هم جزو آنهاست؟ فرمود
که به مادرشان حضرت فاطمه زهرا(س) داشتند، نام یکی از دختران خود را به یاد آن حضرت، فاطمه میگذاشتند. امیر مؤمنان
نامیدند. امام « فاطمه » علی(ع)، امام حسن مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام جعفر صادق(ع) و امام جواد(ع)، یک دختر خود را
صفحه 32 از 61
نام نهادند. 6 بهترین زنان « فاطمۀصغرا » و دختر دیگر را « فاطمۀ کبرا » حسین(ع) و امام موسی کاظم(ع) نیز یکی از دختران خود را
جهان از ماست امام علی(ع) نه فقط در زمان حیات حضرت فاطمه زهرا(س) بلکه پس از شهادت آن حضرت نیز نام ایشان را به
بزرگی یاد میکرد و وجود حضرت را مایۀ افتخار خود میدانست. آن حضرت در یکی از نامههاي خود در پاسخ به معاویه چنین
شما چگونه با ما برابرید، در حالی که پیامبر(ص) از ما و دروغگوي رسوا (ابوجهل) از شما؛ حمزه از ما و ابوسفیان از » : مینویسد
شما؛ دو سرور جوانان اهل بهشت از ما و کودکان در آتش افکنده از شما؛ و بهترین زنان جهان حضرت زهرا(س) از ما و زن
رسوایی دشمنان فاطمه(س) امام حسن مجتبی(ع) در زمانهاي .« هیزمکش دوزخیان همسر ابولهب و عمه معاویه از شماست
فرمود: « مغیرةبن شعبه » گوناگون، با استدلالهاي محکم، دشمنان مادرش، حضرت زهرا(ع) را رسوا میکرد. آن حضرت خطاب به
تو بودي که فاطمه دختر رسول خدا(ص) را مجروح کردي. تو براي تحقیر رسول خدا و مخالفت با فرمان او، مرتکب این جنایت »
8 فاطمه بتول(س) از ماست امام سجاد(ع) در .« شدي؛ در حالی که رسول خدا(ص) فرموده بود: اي فاطمه! تو سرور زنان اهل بهشتی
روایات خود، مظلومیت مادرش فاطمه زهرا(س) را براي یارانش بازگو میفرمود و آنان را از ناگواريهاي آن حضرت آگاه
میکرد. 9 آن حضرت، از جمله راویان خطبۀ فدکیه حضرت فاطمه زهرا(س) به شمار میآید. 10 امام سجاد(ع) در خطبه آتشینی که
سرور بانوان جهان، فاطمه بتول(س) از » : مجلس یزید را بر هم زد، فاطمه زهرا(س) را مایۀ مباهات خود معرفی کرد و فرمود
11 یا فاطمه(س)! امام باقر(ع) هنگامی که در بستر بیماري میافتاد، آبی خنک میطلبید. سپس جرعهاي چند از آن .« ماست
.«( اي فاطمه! اي دختر محمد(ص » : مینوشید و بعد با صداي بلند و از ته دل، مادرش فاطمه زهرا(س) را صدا میزد و میفرمود
علامه مجلسی میگوید: شاید آن حضرت با این ندا میخواست با واسطه قرار دادن حضرت زهرا(س) از خدا شفا بگیرد. 12 آن
درخت نبوت، درختی است که ریشه آن رسول خدا(ص)، شاخه آن امیر » : حضرت درباره مقام معنوي فاطمه زهرا(س) فرمود
مؤمنان(ع)، نوشاخه آن فاطمه(ع) و میوههاي آن حسن و حسین(ع) هستند. این درخت، کلید حکمت، معدن معرفت، جایگاه
13 نام عزیز و محترم .« رسالت، مکان آمد و شد فرشتگان، موضع سرّ الهی و امانتی است که بر آسمانها و زمین عرضه شده است
سکونی، از یاران امام صادق(ع) نزد حضرت رفته و از دختردار شدن خود، ایشان را باخبر کرد. وي میگوید: امام به من فرمود: چه
آنگاه امام آه عمیقی از ته دل کشید و سه بار این نام را به یاد مادرش تکرار .« فاطمه » : نامی برایش انتخاب کردهاي؟ عرض کردم
حال که چنین نامی را بر دخترت نهادهاي، مبادا او را بزنی. نام او نامی عزیز و محترم است. تو نیز همواره » : کرد و بعد به من فرمود
نامیده شده که فرشتگان از « محدثه » 14 برتر از مریم(ع) امام صادق(ع) فرمود: فاطمه(س) از آن جهت .« احترام نامش را داشته باش
خدا تو را برگزید و پاکیزه گردانید و تو را بر زنان عالم » ، اي فاطمه » : آسمان فرود میآمدند و مانند حضرت مریم به وي میگفتند
16 و بدین ترتیب، وي با « در پیشگاه پروردگارت فروتنی و سجده کن و با رکوعکنندگان رکوع نما » 15 اي فاطمه «. برتري داد
فرشتگان نیز سخن میگفت: شبی فاطمه(س) به فرشتگان فرمود: مگر مریم، دختر عمران برگزیده و برتر از تمام زنان عالم نیست؟
آنها گفتند: مریم تنها سرور زنان عالم در زمان خود بود، ولی خدا تو را سرور زنان زمان خودت و زمان مریم و نیز زنان اولین و
آخرین قرار داده است. 17 سفارش به انصار امام کاظم(ع) از پدرش روایت کرد که رسول خدا(ص) در حال احتضار، انصار را
اي گروه انصار! وقت جدایی فرا رسید. بدانید که در خانه فاطمه(س)، در خانه من و خانه او، خانه من » : خواست و به آنان فرمود
عیسی از یاران امام کاظم(ع) میگوید: آن حضرت در این .« است. هر که حرمت او را هتک کند، به خدا بیاحترامی کرده است
18 امام کاظم(ع) در .« به خدا قسم حرمت خدا را حفظ نکردند » : هنگام بقیه سخنش را قطع کرد و بسیار گریست و سه بار فرمود
19 پاداش مجاهدان روز بدر دو نفر از یاران امام رضا(ع) میگویند: نزد .« فاطمه(س)، صدّیقۀ شهیده است » : روایت دیگري فرمود
آن حضرت رفتیم. ایشان در سجده بود و سجدهاش طول کشید. هنگامی که سرش را بلند کرد، گفتیم: چرا سجده را طولانی
گفتیم: آن .« هر که این دعا را در سجدة شکر بخواند، همچون مجاهدان روز بدر در کنار رسول خدا پاداش دارد » : کردید؟ فرمود
صفحه 33 از 61
دعا چیست؟ حضرت دعایی را خواند و در بخشی از آن، مظلومیت مادرش حضرت زهرا(س) را نیز بیان کرد. 20 برترین کار
یکی از یاران امام جواد(ع) میگوید: به حضرت عرض کردم: تصمیم گرفته بودم به نیابت از شما و پدرتان طواف کنم. ولی به من
سه سال بعد دوباره به آن «. هر چه میتوانی طواف کن، جایز است » : گفتند: به نیابت از اوصیا طواف نمیکنند. حضرت فرمود
حضرت عرض کردم: پیشتر از شما درباره طواف به نیابت از شما و پدرتان اجازه گرفتم و طواف بسیار کردم. سپس چیزي بر دلم
درود » : گفتم: یک روز از جانب رسول خدا(ص) طواف کردم. حضرت سه بار فرمود «؟ چه بود » : افتاد و به آن عمل کردم. پرسید
سپس روز دوم به نیابت از امیر مؤمنان(ع)، روز سوم امام حسن(ع)، روز چهارم امام حسین(ع) تا روز نهم به نیابت از «. خدا بر پیامبر
در این » : پدرت علیبن موسیالرضا(ع) و روز دهم به نیابت از شما سرورم. اینان کسانیاند که به ولایتشان معتقدم. حضرت فرمود
عرض کردم: گاهی هم از سوي مادرتان حضرت فاطمه(س) «. صورت به دینی معتقدي که خدا، جز آن را از بندگانش نمیپذیرد
زیارت « این را بیشتر انجام بده. این برترین کاري است که انجام میدهی، انشاءالله. 21 » : طواف کردهام. گاهی هم نه. حضرت فرمود
روزانه قلب امام نهم حضرت جواد(ع) از مهر و محبت مادرش حضرت زهرا(س) لبریز بود. آن حضرت هر روز ظهر در مدینه به
مسجد پیامبر اکرم(ص) میرفت و بر پیامبر(ص) درود میفرستاد و مشام جان خویش را از یاد جدّ بزرگوارش معطر میساخت.
سپس به سراغ خانۀ مادرش فاطمه زهرا(س) میرفت که در همان نزدیکی قبر پیامبر بود و در نهایت ادب و احترام، ابتدا کفشها را
از پا در میآورد و آنگاه با دلی سرشار از شور و اشتیاق، وارد آن خانۀ کوچک و نورانی میشد و در آنجا به نماز و دعا
میپرداخت. 22 حجت بر امامان(ع) پیشوایان معصوم(ع) الگویی براي دیگر مردم هستند، ولی حضرت فاطمه زهرا(س) با داشتن
ما حجتهاي خدا بر بندگان هستیم و » : فضیلتهاي بیکران، حجت و الگویی براي امامان بوده است. امام حسن عسکري(ع) فرمود
دختر رسول خدا(س) » : 23 الگو و سرمشق امام زمان(عج) نیز در روایتی فرمود .« جدة ما حضرت فاطمه زهرا(س) حجت بر ماست
. 24 پینوشتها ?: برگرفته از: گلبرگ نشریۀ مرکز پژوهشهاي اسلامی صدا و سیما. 1 .« براي من الگو و سرمشقی نیکوست
3. محمدي . 2. جزوه مؤسسه جهانی سبطین؛ به نقل از فرائد المسطین، ج 2، ص 68 . مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج 27 ، ص 116
4. قمی، شیخ عباس، سیماي پرفروغ محمد(ص)، (ترجمۀ کحلالبصر)، . ريشهري، محمد، اهل بیت در قرآن و حدیث، ص 192
6. جلالی عزیزیان، حسن، . 5. طبرسی، مجمعالبیان، ج 7 و 8، ص 227 . ترجمه محمد محمدي اشتهاردي، ج 1، صص 317 316
8. طبرسی، احتجاج، تحقیق . فرزندان چهارده معصوم؛ سید کباري،سید علیرضا، مسند فاطمه بنت الحسین(ع). 7. نهجالبلاغه، نامۀ 28
9. عاملی، سید جعفر مرتضی، رنجهاي زهرا(س)، ص 387 ؛ به نقل از . ابراهیم بهادري، ج 2، ص 40 ؛ مجلسی، همان، ج 43 ، ص 197
، 11 . محمدي ريشهري، همان، ج 1 . 10 . مجلسی، همان، ج 29 ، ص 215 . المسترشد فی امامۀ علیبن ابیطالب(ع)، صص 66 65
. 13 . محمدي ريشهري، همان، ج 1، ص 247 . 12 . مجلسی، همان، ج 62 ، ص 102 ؛ قمی، سفینۀالبحار، ج 3، صص 931 932 . ص 240
17 . مجلسی، همان، . 16 . سورة آلعمران ( 3)، آیۀ 43 . 15 . سورة آلعمران ( 3)، آیۀ 42 . 14 . حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 7، ص 73
، 20 . مجلسی، همان، ج 86 . 19 . کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 418 . 18 . مجلسی، همان، ج 22 ، صص 477 476 . ج 43 ، ص 78
22 . قمی، سفینهالبحار، تحقیق مجمعالبحوث الاسلامیه، ج 1، ، ص 932 ؛ مجلسی، . 21 . کلینی، فروع کافی، ج 4، ص 314 . ص 223
، 23 . فضایل چهارده معصوم در آثار علامه حسنزاده آملی، ص 123 ؛ به نقل از تفسیر اطیب البیان، ج 13 . همان، ج 50 ، ص 59
. 24 . مجلسی، همان، ج 53 ، ص 180 . ص 225
ذکر حبیب
سهیلا صلاحی اصفهانی اگرچه روزها با شتاب میگذرند، اما خاطرهها هرگز بوي کهنگی نمیگیرند. انگار همین دیروز بود که او
را به خانه آوردي و جان و دلمان با حضورش بهشتی شد ???. این نخلها را که میبینی به برکت نگاه نافذ او دوباره به ثمر
صفحه 34 از 61
نشستند و خشکیدگی از یادشان رفت... و این خرماها... این خرماهاي رسیده، سهم او و سربازان سپاه خیالیاش بودند... چه عالمی
براي خود داشت! و تو با چه لذتی خرماها را میچیدي ???...! خاطرت هست آن شب را که تا دیر وقت بیدار ماند تا تو بیایی و
سپس مؤدب و متین روبهروي تو نشست و با همه خردسالیش چون مردان مرد، خواستهاش را به زبان آورد و تقاضا کرد تا او را
همراه خود به شام ببري. چه حکایت عجیبی بود آن رفتن... آن دیدار... و آن راهب نصرانی که... چه بود نامش؟ بحیرا یا نسطورا؟
را خوش نمیدارد. گفت: جوان پاك و مهربانی است. گفت: از نشانههایی « عزي » و « لات » او را به بتها سوگند داد و دانست که
که در او دیدم و نیز از نوشتههاي کتاب مقدس، دانستم که او مرد بزرگی میشود... گفت: مبادا دست یهودیان به او برسد... و تو تا
هنگام بازگشت لحظهاي چشم از او برنگرفتی... او در کودکیاش حتی، قدمی جز در طریق راستی و صداقت برنداشت. دیدي
چطور آن روز که آن عرب بیابانی کیسه پولش را گم کرده بود و بچهها یافته بودند و میخواستند میان خودشان قسمت کنند، او
مانع شد و براي ماجرا، پایانی خوش را رقم زد... هم مرد به زرش دست یافت، هم بچهها به جایزه حلالشان رسیدند ???... مسکینی
در این شهر نیست که آوازه بخشندگی او را نشنیده باشد و از دستان پرمهر او قرص نانی نستانده باشد. دوست و دشمن بر امانتداري
او گواهی میدهند و پاکدامنیاش را میستایند. هیچ کس هرگز دروغی از وي نشنیده است ???. عجب روزي بود، آن وقت که
اهل مکه نزد تو آمدند و خواستند که به کعبه بروي و از خداي یکتا، باران طلب کنی و تو... برق نگاهت را فراموش نمیکنم. با
شادي دست او را گرفتی... میدانستی، حتماً میدانستی که چه اعتباري نزد خداوند دارد... او را به کعبه بردي و پروردگار را به
پاکی و عزت او سوگند دادي و مکه با چشم خود نزول رحمت را دید و سیراب شد ???. هنوز چوبدست او را که میبینم یاد
شبانیاش میافتم... صبحگاهان برمیخاست، اندك توشهاي برایش میگذاشتم و او گله را به چرا میبرد. از او پرسیدم در تنهایی
صحرا چه میکنی؟ و او برایم از آسمان و ستارگان گفت، از خورشید و ماه، از کوه، از گلهاي رنگارنگ، از گوسفندان و سگ
گله و... او خلوت خود را با اندیشیدن و تفکر در خلقت پر میکرد ???. حلف الفضول! سوگندنامه جوانمردان را به یاد داري؟ او
از جوانیاش بیعدالتی را برنمیتابید. مگر میشود به غریبهاي در اینجا ستم شود و او ببیند و خاموش بماند؟ همین که فریاد
دادخواهی مرد را شنید، نیکترین سنت مردة گذشتگانمان را زنده کرد و مصمم به یاري او شتافت. و تا امروز کسی جرأت
نمیکند بیگانهاي را بیازارد. فکرش را بکن... امروز... امروز من فاطمه همسر تو ابوطالب مهیا شدهام تا به خانه خدیجه بروم و
پاسخ شیرین او محمد، عزیز این خانه را براي دختر خویلد ببرم... مبارك باد این وصلت که فراتر از زمین است و از جنس
آسمان.
معرفت امام زمان (ع) از دیدگاه شیخ صدوق
ابراهیم شفیعی سروستانی اشاره: ابوجعفر محمدبن علیبن حسینبن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق از فقها و محدثان بزرگ شیعه
است که بسیاري از علماي امامیه کلام او را به مانند نص منقول و خبر مأثور میدانند. او پس از سال 305 ق به دعاي امام مهدي
(ع) به دنیا آمد و در قم نزد مشایخی همچون پدرش علیبن حسین بابویه (م 329 ق)، محمدبن حسنبن احمدبن ولید، محمدبن
علی ماجیلویه و احمدبن علیبن ابراهیم قمی به تحصیل پرداخت. استعداد و نبوغ او در فراگیري علوم زبانزد محافل علمی قم
گردید. آنگاه به ري که در آن زمان پایتخت آلبویه بود رفت و در آنجا اقامت گزید و از محضر علماي بزرگ این شهر استفاده
کرد. از آن پس او با مسافرت به شهرهاي نیشابور، بغداد، همدان، سرخس، مرو، بلخ، سمرقند، فرغانه (در جنوب شرقی ازبکستان)،
ایلاق (در اطراف تاشکند) و... هم از محضر مشایخ بزرگ حدیث که در این شهرها میزیستند استفاده کرد و هم با برقرار کردن
کرسی تدریس در این شهرها معارف شیعی را در سرتاسر جهان اسلام منتشر ساخت. تألیفات شیخ صدوق بالغ بر سیصد جلد کتاب
و رساله بوده است که برخی از آنها اکنون در دسترس است.برخی از تألیفات فقهی و حدیثی موجود شیخ صدوق عبارتند از:
صفحه 35 از 61
التوحید، کتاب من لایحضره الفقیه، الأمالی، علل الشرائع، عیون أخبارالرضا، ثواب الأ عمال و عقاب الأعمال، انحضال، کمالالدین و
تمام النعمه، معانی الأخبار، المقنع فی الفقه، الهدایه و... . او در سال 381 ق. در شهر ري دیده از جهان فرو بست و در همین شهر به
خاك سپرده شد. آرامگاه وي در آنجا معروف و زیارتگاه شیعیان است. 1 یکی از کتابهاي ارزشمند این فقیه و محدث عالیمقام
کتاب الهدایۀ [فی الاصول و الفروع] است که به سبک برخی از کتابهاي قدما بخشی از آن به اصول (مباحث کلامی و اعتقادي)
و بخشی دیگر به فروع (مباحث فقهی) اختصاص یافته است. بخش اصول این کتاب با وجود حجم کم آن، دربردارندة امهات
معارف اسلامی و شیعی و به بیان دیگر یک دورة فشردة اعتقادات؛ شامل مباحث توحید، نبوت، امامت و... است. با توجه به اتقان و
استحکام مطالب این کتاب و همچنین با توجه به مشی متعادل شیخ صدوق(ره) که از دیرباز به عنوان جریان مخالف با خط غلو
شناخته شده است، در این مقاله، با محور قرار دادن مباحث امامت کتاب یادشده به تحلیل و بررسی موضوع معرفت امام زمان(ع)
میپردازیم، باشد تا به مدد انفاس قدسی این فقیه وارسته، همۀ ما بیش از پیش به معرفت امام زمان خود نائل شویم. همۀ ما کم و
مطالبی خوانده یا شنیدهایم و همۀ ما به اجمال میدانیم براساس روایات قطعی و «( معرفت امام زمان(ع » بیش تاکنون در مورد لزوم
تردیدناپذیري که از پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده، نداشتن معرفت نسبت به امام زمان(ع) به منزلۀ مرگ در زمان
جاهلیت یعنی مردن در حال کفر و شرك است. همچنین همۀ ما به اجمال از جایگاه و نقشی که در آموزههاي اسلامی براي امامان
معصوم(ع) ترسیم شده است، شناخت داریم، اما شاید بسیاري از ما نسبت به کم و کیف و لوازم این معرفت چندان آگاه نباشیم و به
درستی ندانیم که ما چه شناخت تفصیلی باید نسبت به امام عصر خود داشته باشیم، و این هرگز براي کسانی که همۀ افتخار خود را
درپذیرش امامان معصوم و اعتقاد به امام عصر(ع) میدانند زیبنده نیست. از این رو لازم است که همۀ ما در حد توان و درك خود
براي رسیدن به سطحی قابل قبول از شناخت و معرفت امام تلاش کرده و معرفت اجمالی خود را به معرفت تفصیلی تبدیل کنیم.
دانشوران بزرگ شیعه از دیرباز با درك عمیقی که نسبت به اهمیت و جایگاه موضوع امامت در مجموع معارف اسلامی داشتند،
براي تبیین ابعاد مختلف این موضوع، به ویژه خصایص و ویژگیهاي امامان معصوم تلاش فراوانی نموده و با بهرهگیري از منابع
متقنی که در اختیار داشتند، به توضیح و تشریح موضوع یاد شده پرداختند، که کتابهاي ارزشمند این عالمان پرهیزکار شاهدي بر
این مدعاست. یکی از کتابهاي گرانسنگی که درآن ابعاد مختلف معرفت امام(ع) به طور نسبتاً کامل و در عین حال به اختصار
باب » بیان شده، کتاب الهدایۀ [فی الاصول و الفروع]، اثر محدث و فقیه بزرگ شیعه شیخ صدوق(ره) است. این عالم فرزانه در
از کتاب خود پس از بیان مبانی امامت و اصول اعتقاد شیعه در این زمینه، به موضوع معرفت امامان پرداخته و در ذیل بابی با « الإمامه
به تفصیل در این زمینه سخن گفته است. در این مقال به « باب شناخت امامانی که پس از پیامبر(ص) حجت بر مردم هستند » عنوان
بررسی محتواي باب یاد شده از کتاب الهدایه پرداخته و نکاتی را که نویسندة کتاب، دانستن آنها را در باب معرفت امام(ع) لازم و
واجب دانسته، بررسی میکنیم. . اعتقاد به امامان دوازدهگانه شیخ صدوق(ره) در آغاز این باب به اصل موضوع اعتقاد به امامان
دوزادهگانه پرداخته، مینویسد: [بر هر مسلمان] واجب است که معتقد باشد حجتهاي خدا عزّوجلّ بر آفریدگانش پس از پیامبر
او محمد(ص) امامان دوازدهگانه هستند که نخستین آنها امیر مؤمنان علی، زادة ابیطالب است و سپس حسن، سپس حسین، سپس
علی زادة حسین، سپس محمد زادة علی، سپس جعفر زادة محمد، سپس موسی زادة جعفر، سپس رضا،علی فرزند موسی، سپس
محمد فرزند علی، سپس علی فرزند محمد،سپس حسن فرزند علی ، سپس علی فرزند محمد،سپس حسن فرزند علی و سپس حجت
قائم، صاحب زمان، خلیفۀ خدا در زمین که صلوات خدا بر همۀ آنها باد... . 2 موضوع امامت امامان دوازدهگانه از عصر پیامبر(ص)
به دفعات از سوي آن حضرت مورد تأکید قرار گرفته و ایشان در شرایط و موقعیتهاي مختلف این موضوع را به مردم گوشزد
میکردند. در منابع روایی شیعه و سنی نیز روایات فراوانی از آن حضرت نقل شده که در آنها این موضوع به صراحت بیان شده
است. در اینجا براي روشنتر شدن موضوع برخی از روایاتی را که از طریق شیعه و سنی در این زمینه نقل شده، بررسی میکنیم:
صفحه 36 از 61
الف) روایات سنی: محدثان بزرگ اهل سنت در جوامع روایی خود، روایات مربوط به دوازده خلیفه یا جانشین رسول خدا(ص) را
جابربن » نقل کردهاند، که برخی از آنها به قرار زیر است: سلیمان بن داود معروف به ابوداود طیاسی (م 204 ق) در مسند خود از
چنین نقل میکند: از رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمود: إنّ الإسلام لایزال عزیزاً إلی اثنی عشر خلیفۀ. اسلام پیوسته عزیز « سمره
است تا دوازده خلیفه [بیایند]. آنگاه سخنی فرمود که من آن را نفهمیدم این بود که از پدرم پرسیدم: پیامبر خدا چه فرمود؟ او
گفت: فرمود: کلهم من قریش. همۀ آنها از قریش هستند. 3 اسماعیل بن ابراهیم جعفی معروف به بخاري (م 256 ق.) نیز در صحیح
نقل می کند که پیامبر خدا « جابربن سمره » خود روایت یاد شده را با تفاوت اندکی نقل میکند. 4 احمدبن حنبل (م 241 ق) نیز از
(ص) فرمود: لایزال الدین قائماً حتی یکون اثناعشر خلیفۀ من قریش. 5 این دین پیوسته پابرجاست تا اینکه دوازده خلیفه از قریش
چنین روایت میکند: نزد عبدالله بن مسعود نشسته بودیم، در حالی که او قرآن « مسروق » بیایند. او همچنین در مسند خود از
میخواند مردي به او گفت: اي ابوعبدالرحمن! آیا از رسول خدا(ص) پرسیدید که این امت چند خلیفه خواهد داشت؟ عبدالله
گفت: از زمانی که به عراق آمدهام، کسی جز تو این سؤال را از من نکرده است. سپس گفت: آري، از پیامبر خدا(ص) پرسیدم،
فرمود: اثناعشر، کعدة نقباء بنیاسرائیل. 6 دوازده نفر به تعداد نقباي بنیاسرائیل. 7 مسلمبن حجاج (م 261 ق.) نیز در صحیح خود
روایت زیر را نقل میکند: و لایزال الدین قائماً حتی تقوم الساعۀ، أو یکون اثناعشر خلیفۀ کلّهم من قریش. 8 این دین تا قیام قایمت
پابرجا خواهد بود، یا بر شما دوازده خلیفه خواهد بود که همگی از قریش هستند. نکتهاي که در مورد روایات یاد شده باید بدان
توجه داشت این است که منظور رسول خدا(ص) از دوازده خلیفۀ پس از خود، کسانی است که استحقاق و صلاحیت خلافت و
جانشینی ایشان را دارا میباشند و لازم نیست حتماً آنها بر اریکه قدرت نشسته باشند تا عنوان خلیفه بر آنها بار شود. اگر چه
خواست پیامبر در واقع این بود که همین دوازده نفر موردنظر به خلافت ظاهري برسند و قدرت را به دست گیرند. از سوي دیگر
اگر احادیث خلفاي دوازدهگانه را به معناي یادشده حمل نکنیم، حتماً بدون تفسیر خواهد ماند؛ چرا که تعداد خلفاي اموي و عباسی
که همگی از قریش بوده و به حکومت ظاهري رسیدهاند، چندبرابر تعداد ذکر شده در این احادیث است. 9 ب) روایات شیعه:
علماي شیعه نیز در کتابهاي خود روایتهاي دوازده امام را مورد توجه قرار داده و آنها را نقل کردهاند، که در اینجا به برخی از
آنها اشاره میکنیم: علیبن محمد خزاز قمی (از علماي قرن چهارم) در کتاب خود از پیامبر اکرم(ص) چنین نقل میکند: اهل بیتی
عترتی من لحمی و دمی و هم الأئمۀ بعدي، عدد نقباء بنیاسرائیل 10 خاندان من، عترت من از گوشت و خون من هستند، آنها امامان
پس از من و به تعداد نقباي بنیاسرائیل هستند. او همچنین از سلمان فارسی نقل میکند که پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: الأئمّۀ
بعدي اثناعشر. ثمّ قال: کلّهم من قریش، ثمّ یخرج قائمنا فیشفی صدور قومٍ مؤمنین. 11 امامان پس از من دوازده نفرند، آنگاه فرمود:
کتاب » همۀ آنها از قریش هستند، سپس قائم ما قیام میکند و قلوب مؤمنان شفا مییابد. محمدبن یعقوب کلینی (م 329 ق.) در
الکافی بابی را به روایاتی که در موضوع امامان دوزادهگانه وارد شده، اختصاص داده و در این باب بیست روایت از پیامبر « الحجۀ
اکرم(ص) و امامان معصوم در این زمینه نقل میکند. 12 از جمله این روایات، روایت زیر است که مرحوم کلینی آن را به سند خود
از امام محمدباقر(ع) روایت میکند: قال رسولالله(ص): من ولدي إثناعشر [احدعشر] نقباء نجباء محدّثون مفهّمون آخرهم القائم
بالحقّ یملأها عدلًا کما ملئت جوراً. 13 پیامبر خدا(ص) فرمود: از فرزندان من دوازده نفر پیشوا، برگزیده، محدّث و مفهّم 14 خواهند
بود که آخرین آنها قیامکننده به حق است که زمین را از عدل پر میکند چنانکه از ستم پر شده بود. شایان ذکر است که برخی بر
روایت یاد شده اشکال گرفته و گفتهاند بر اساس این روایت باید تعداد جانشینان پیامبر اکرم(ص) سیزده نفر باشد، چراکه آن
حضرت در اینجا میفرماید: دوازده نفر از فرزندان من به پیشوایی میرسند و با توجه به اینکه نخستین پیشواي مسلمانان، امام
علی(ع) از فرزندان پیامبر نبود و ما هم یقین داریم که پیامبر اکرم (ص) ایشان را به جانشینی خود انتخاب کرده بود، در نتیجه تعداد
جانشینان پیامبر و پیشوایان مردم سیزده نفر خواهند بود نه دوازده نفر. در پاسخ این اشکال باید گفت: ظاهراً اشتباهی از سوي
صفحه 37 از 61
نوشته شده است؛ چرا که در کتاب ابوسعید المصفري که از « اثنیعشر » ،« احدعشر » نسخهنویسان الکافی رخ داده و به جاي کلمه
15 ابن «... من ولدي أحد عشر نقباء نجباء » . جمله اصول روایی شمرده میشود روایت مزبور به این صورت نقل شده است
شهرآشوب (م 588 ق.) نیز به سند خود نقل میکند که پیامبر خدا(ص) در یکی از خطبههاي خود فرمودند: معاشرالناس، من أراد
أن یححیی حیاتی و یموت میتتی فلیتولّ علیبن أبیطالب، و لیقتد بالأئمۀ من بعده. اي مردم! هر کس میخواهد مانند من زندگی
کند و مانند من از دنیا برود، سرپرستی علیبن ابیطالب را بپذیرد و از امامان پس از او پیروي کند. پرسیده شد: امامان پس از شما
چند نفرند؟ فرمود: عدد الأسباط 16 ، و انفجرت لموسی اثنتا عشرة عیناً 17 و 18 به تعداد قبایل [بنیاسرائیل]. براي موسی دوازده چشمه
جوشیدن گرفت. . اعتقاد به واجب الاطاعه بودن امامان شیخ صدوق(ره) پس از اشاره به اسامی دوازده امام به بیان خصایص این
هستند؛ « اولیالأمر » امامان و آنچه مسلمانان باید در مورد آنها معتقد باشند، پرداخته، مینویسد: واجب است که معتقد باشد آنها
همانها که خداوند امر به اطاعت آنها کرده است. کلام مرحوم صدوق اشاره به این آیه از قرآن کریم دارد که میفرماید: یا أیّها
الذین آمنوا أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و أولیالأمر منکم. 19 اي کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاي
مینویسد: در [تفسیر « اولی الأمر » امر خود را [نیز] اطاعت کنید. امینالاسلام طبرسی ( 468 548 ق) در ذیل این آیه، در بیان مراد از
دو نظر در میان مفسران وجود دارد؛ نظر اول این است آنها حاکمان (امرا) هستند. این نظر ابوهریره، ابن عباس « أولی الأمر » [ عبارت
در یکی از دو روایتش میمون بن مهران و... است. نظر دوم این است که آنها عالمان هستند، این نظر از جابربن عبدالله، ابن عباس
در روایت دیگرش مجاهد، حسن و... نقل شده است... اما اصحاب ما. [امامیه] از امام باقر و صادق(ع) نقل کردهاند که: اولی
الامر، امامان از آل محمد(ص) هستند که خداوند اطاعتشان را به اطلاق واجب کرده است، همچنانکه اطاعت خود و اطاعت
پیامبرش را واجب کرده است. جایز نیست خداوند اطاعت از کسی را به طور مطلق واجب کند مگر اینکه عصمتش ثابت شده و
دانسته شده باشد که باطن او مثل ظاهرش است و او از هر گونه اشتباه و عمل ناپسندي به دور است. و این چیزي است که نه در
به صراحت به امامان « اولی الأمر » حاکمان وجود دارد و نه در عالمان... 20 . چنانکه در کلام مرحوم طبرسی نیز آمده بود، در روایات
باب فرض » معصوم(ع) تفسیر شده است. این روایات را در بسیاري از مجامع روایی میتوان دید. از جمله در کتاب الکافی، که در
هفده روایت در این زمینه نقل میکند. 21 در یکی از روایات مرحوم کلینی به سند خود از حسینبن « کتاب الحجۀ » از « طاعۀ الأئمۀ
ابیالعلاء چنین نقل میکند: نظر خودمان را در مورد وجوب اطاعت اوصیا به ابیعبدالله [امام صادق](ع) عرضه داشتم، آن حضرت
إنّما ولیّکم الله و » : و هم الذین قال الله عزّوجلّ « أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و أولی الأمر منکم » : فرمود: نعم هم الذین قال الله تعالی
خدا را اطاعت کنید و پیامبر اولیاي امر » : 22 و 23 آري، آنها کسانی هستند که خداوند تعالی درباره آنها فرمود .« رسوله و الذین آمنوا
خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاي امر »: و همانها هستند که خداوند عزّوجلّ درباره ایشان فرمود « خود را [نیز] اطاعت کنید
نقل میکند که امام صادق(ع) فرمود: نحن قوم « ابی الصباح الکنانی » ایشان همچنین در روایت دیگري از .« خود را [نیز]اطاعت کنید
فرض الله عزّوجلّ طاعتنا و انتم تأتمّون بمن لایعذر الناس بجهالته. 24 ما قومی هستیم که خداوند عزوجل اطاعتشان را واجب کرده
است و شما از کسی پیروي میکنید که مردم عذري در برابر نادانی او ندارد. ادامه دارد پینوشتها: 1. زندگینامه شیخ
صدوق(ره) با استفاده از مقدمه مترجم کتاب کمالالدین و تمامالنعمه (جناب آقاي منصور پهلوان) تنظیم شده است. 2. صدوق،
4. ر.ك: بخاري، . 3. ابوداود الطیاسی، مسند، ص 278 ، ح 767 . محمدبن علیبن الحسین، الهدایۀ [فی الأصول و الفروع]، ص 30
6. همان، ج 1، ص 398 و . 5. ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج 5، ص 86 88 . اسماعیل بن ابراهیم، صحیح البخاري، ج 4، ص 264
و لقد أخذ الله میثاق بنیإسرائیل و بعثنا منهم » : 7. در مورد تعداد نقباي بنیاسرائیل در آیۀ 12 سورة مائده چنین آمده است .406
8. مسلم بن الحجاج، .« اثنیعشر نقیباً؛ در حقیقت، خدا از فرزندان اسرائیل پیمان گرفت. و از آنان دوازده سرکرده برانگیختیم
صحیح مسلم، ج 2، ص 19 ، کتاب الاماره. 9. براي مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ك: هاشم العمیدي، سید ثامر، مهدي منتظر در اندیشه
صفحه 38 از 61
10 . الخزاز القمی، ابوالقاسم علیبن محمد، کفایۀالاثر فی النص علی الأئمۀ . اسلامی، ترجمه محمد باقر محبوبالقلوب،ص 121 125
، 13 . همان، ص 534 . 12 . ر.ك: کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 525 535 . 11 . همان، ص 44 . 49 51 ، الإثنیعشر، ص 86
بودن امامان معصوم(ع) این است که آنها علوم و معارف مختلف را از طریق الهام ربانی « مفهّم » و « محدّث » 14 . منظور از . ح 17
دریافت میکنند؛ یعنی همانطور که پیامبر(ص) از طریق وحی الهی به همۀ امور واقف میشدند، آنها هم از طریق الهام بر همۀ
آنچه بدان نیاز دارند آگاه میشوند. البته با این تفاوت که پیامبر(ص) فرشتۀ وحی را میدید ولی ائمه(ع) فرشتۀ وحی را نمیبینند و
پنج روایت در این زمینه نقل « أن الأئمۀ(ع) محدّثون مفهّمون » تنها الهامات او را دریافت میکنند. در کتاب الکافی در بابی با عنوان
ذکر المحدّث عند أبی عبدالله(ع) فقال: إنّه سمع » : شده است که در یکی از آنها به نقل از امام صادق(ع) نقل شده است میخوانیم
الصوت ولا یري الشخص. فقلت له: جعلت فداك، کیف یعلم أنّه کلام الملک؟ قال: إنّه یعطی السکینۀ و الوقار حتّی یعلم أنّه کلام
بودن [امام] سخن به میان آمد، حضرت فرمود: او سخنان را میشنود ولی « محدث » الملک؛ نزد ابی عبدالله [امام صادق](ع) از
شخص را نمیبیند. پرسیدم: فدایت شوم، پس چگونه میفهمد که آن کلام فرشته است؟ فرمود: با آرامش و سکینهاي که به او عطا
15 . ر.ك: البدري، سامی، شبهات و (. کلینی، محمدبن یعقوب، همان، ص 271 ، ح 4 ) « میشود میفهمد که آن کلام فرشته است
و قطعناهم اثنیعشرة أسباطاً أمماً؛ و » : 16 . در مورد تعداد اسباط در آیه 160 سورة اعراف چنین میخوانیم . ردود، ج 1، ص 63 64
و إذ استسقی موسی لقومه فقلنا » : 17 . اشاره به آیه 60 سوره بقره «. آنان را به دوزاده عشیره، که هر یک امتی بودند تقسیم کردیم
با عصایت بر » : اضرب بعصاك الحجر فانفجرت منه اثنتاعشرة عیناً...؛ و هنگامی که موسی براي قوم خود در پی آب برآمد؛ گفتیم
، پس دوازده چشمه از آن جوشیدن گرفت... 18 . ابن شهرآشوب، رشید الدین محمد، مناقب آل أبیطالب، ج 1 « آن تخته سنگ بزن
21 . ر.ك: . 20 . طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسر القرآن، ج 2، ص 64 . 19 . سوره نساء ( 4)، آیه 59 . ص 301
. 23 . کلینی، محمدبن یعقوب، همان، ج 1، ص 187 ، ح 7 . 22 . سورة مائده ( 5)، آیۀ 55 . کلینی، محمدبن یعقوب، همان، ص 185 190
. 24 . همان، ص 186 ، ح 3
سیماي حضرت مهدي در کلام نبوي
امت اسلام هنگامۀ ظهور رضا عباسپور اي علی! بدان که عجیبترین مردم از نظر ایمان و بزرگترین مردم از نظر یقین، قومی
هستند که در آخرالزمان میباشند، پیامبر(ص) را ندیده و امامشان نیز از آنها پنهان است اما به سیاه بر سفید ایمان دارند. هنگامۀ
ظهور حضرت مهدي(عج) قومی و گروهی خواهند آمد که اجر و پاداش آنها همانند اجر و پاداش پیشینیان است، امر به معروف و
نهی از منکر میکنند و با اهل فتنه و آشوب درگیر میشوند. امت اسلام هنگامۀ ظهور؛ رضا عباسپور اشاره: پیامبر اعظم(ص) اسلام
مجموعۀ تکاملیافتۀ فضائل همۀ انبیاء و اولیاي الهی در طول تاریخ و درخشانترین کهکشان عالم وجود است که هزاران منظومه و
خورشید درخشان فضیلت و کرامت را در خود جاي داده است. علم توأم با اخلاق، حکومت همراه با حکمت، عبادت همراه با
خدمت به خلق، جهاد توأم با رحمت، عزت همراه با فروتنی، روزآمدي توأم با دوراندیشی و صداقت با مردم در عین پیچیدگیهاي
سیاسی از ویژگیهاي بارز پیامبر اکرم(ص) است. 1 جلوة آشکار و مظهر اسماي خداوندي، نمونۀ انسان کامل و سرآمد تمام
پیامبران و ختم رسل است. پیامبر رحمت و رأفت دربارة ویژگیهاي امت اسلام هنگامۀ ظهور بیاناتی دارند که به اجمال به چند
نمونه از آنها اشاره میکنیم. در روایاتی که از پیامبر اعظم(ص) در زمینۀ ویژگیهاي امت اسلام در هنگامۀ ظهور نقل شده است،
تقسیم مردمان به دو گروه متفاوت کاملًا مشهود است. گروهی که مورد مدح و ستایش پیامبر(ص) قرار میگیرند که همان اهل
ایمان و صداقتند و در مقابل، گروهی که به شدت ذم و نکوهش میشوند. در اینجا براي روشن شدن موضوع از هر یک از دو
1. ستایشها برخی از ویژگیهاي مؤمنان و صالحان امت هنگامۀ ظهور را میتوان گروه روایات نمونههایی را نقل میکنیم. 2
صفحه 39 از 61
اینگونه برشمرد: اجر و پاداش یک مرد از آنها با اجر پنجاه نفر از یاران پیامبر(ص) برابر است: پیامبر اکرم(ص) خطاب به یارانش
میفرمایند: گروهی پس از شما خواهند آمد، که اجر و پاداش یک مرد از آنها با پاداش و اجر پنجاه نفر از شما برابر است، اطرافیان
گفتند: اي رسول خدا! ما در جنگهاي بدر و احد و خندق همراه شما بودیم و قرآن میان ما نازل شد. حضرت فرمودند: اگر به
اندازة آنها بار تکالیف بر دوش شما گذاشته شود تحمل نمیکنید و مانند آنها صبر ندارید. 3 آنچه که واضح است این که تحمل
تکالیف و صبر فراوان از ویژگیهی مؤمنان راستین به دین محمد(ص) است. از نظر ایمان عجیبترین مردم و از نظر یقین
بزرگترین آنانند: رسول خدا(ص) میفرمایند: اي علی! بدان که عجیبترین مردم از نظر ایمان و بزرگترین مردم از نظر یقین،
قومی هستند که در آخرالزمان میباشند، پیامبر(ص) را ندیده و امامشان نیز از آنها پنهان است اما به سیاه بر سفید ایمان دارند 4
حدیث یاد شده بیانگر این مطلب است که امت آخرالزمانی پیامبر خاتم(ص) اگرچه آن حضرت را ندیدهاند اما به مکتوبات قرآن و
حدیث و سیرة ائمه اطهار ایمان میآورند. گروهی از آنان همیشه بر حقند: رسول خدا(ص) میفرمایند: همیشه گروهی از امت من
بر حق هستند تا امر خداي عزوجل ظهور کند. 5 اشاره آن حضرت به ظهور حضرت حجت(عج) است. آمر به معروف و ناهی از
منکرند: رسول اکرم(ص) میفرمایند: هنگامۀ ظهور حضرت مهدي(عج) قومی و گروهی خواهند آمد که اجر و پاداش آنها همانند
اجر و پاداش پیشینیان است، امر به معروف و نهی از منکر میکنند و با اهل فتنه و آشوب درگیر میشوند. 6 پر واضح است تنها
کسانی میتوانند چنین ویژگیهایی داشته باشند که به حقیقت نبوت رسولالله(ص) و امامت ائمه معصومین(ع) اعتقاد راسخ داشته
باشند و مؤمن راستین و حقیقی باشند. اما در مقابل این گروه، گروه دیگري نیز وجود دارد که افعالشان چیزي جر وقایع ذیل را
دنبال ندارد. 2. نکوهشها برخی از نکوهشهایی که در کلمات پیامبر خاتم(ص) از مردمان آخرالزمانی شده به شرح زیر است: از
قرآن جز رسم و از اسلام جز نام، باقی نمیماند: رسول اکرم(ص) میفرمایند: زمانی بر امت من خواهد آمد که از قرآن جز رسم و
خط آن و از اسلام جز نام آن، باقی نمیماند. آنها را مسلمان مینامند در حالی که دورترین مردم از اسلام هستند. مساجد آنها را
آباد است اما به سبب خالی بودن از هدایت خراب و ویراناند. فقیهان آن زمان بدترین فقها در زیر آسمان خواهند بود، فتنه و
آشوب از خودشان شروع شده و به خودشان برخواهد گشت. 7 صدقه دادن، خسارت انگاشته میشود، فحشاء و منکر، جایز و حلال
و بندگی خداوند تکبر قلمداد میشود: پیامبر(ص) میفرمایند: اي کسی که از ساعت ظهور (الساعۀ) قیام حضرت مهدي(ع)
میپرسی؟ ظهور هنگام پلیدي امرا و دورویی و خدعۀ قاریان قرآن، هنگام نفاق علما و زمانی است که امت من منجمین را تصدیق و
سرنوشتی را که خداوند براي آنها قرار داده تکذیب میکنند. زمانی است که مردمان امانت را غنیمت بگیرند و صدقه را زیان و
خسارت و فحشا را حلال و جایز و بندگی خداوند متعال را تکبر و وقتگذرانی بر مردم بدانند. 8 از هفتاد و سه گروه، تنها یک
گروه وارد بهشت میشود و سایر گروهها در آتشند: رسول خدا(ص) فرمودند: اي عوف! چگونه خواهی بود زمانی که این امت
عرض کردم اي رسول خدا(ص) « هفتاد و سه گروه شوند، یک گروه از آنها وارد بهشت میشود و سایر آنها در آتش خواهند بود
آن هنگام که مأموران انتظامی زیاد شوند، کنیزکان مالک گردند و برة » : آن هنگام، چه زمانی خواهد بود؟ حضرت فرمودند
کوچک بر منبر بنشیند (شاید مراد بچههاي خلفا باشد)، قرآن را با آهنگ بخوانند، مساجد را زینت کنند و منابر را مرتفع بسازند،
ثروت مسلمانان در دست گروه خاصی قرار بگیرد، دادن زکات و صدقه را زیان و خسران بشمارند و امانت را غنیمت بپندارند و
براي غیر خدا دین را بیاموزند، زمانی که مرد از همسرش فرمان ببرد و از مادرش نافرمانی کند و پدرش او را رها نماید، امتهاي
پیش از خودشان را لعنت کنند، بزرگان و سران قبیله فاسق شوند و پستترین مردم راهنمایشان باشد، به خاطر ترس از افراد و پرهیز
از گرفتاري شر آنها، احترامشان کنند، در این هنگام است که به هفتاد و سه گروه تقسیم میشوند... تا اینکه مردي از اهل بیت من
که به او مهدي(ع) میگویند ظهور میکند. پس اگر او را درك کردي از او اطاعت کن و از هدایتیافتگان به دست او باش. 9
دینشان را به کالاي اندکی از دنیا میفروشند: حضرت رسول اکرم میفرمایند: در آن روز (یوم الساعۀ) فتنهها و آشوبهاي بسیاري
صفحه 40 از 61
است، فتنهها همانند پارههاي سیاه شب، روي میآورند و ایجاد میشوند. در هنگام صبح مرد مسلمان امت و مؤمن و شبانگاه کافر
میشود، شبانگاه مؤمن میگردد و صبح کافر. گروهی از آنان دینشان را به کالاي اندکی از دنیا میفروشند. کسی که رباخواري
نکند غباري از رباخواري بر او بنشیند. 10 آن حضرت همچنین فرمودند: زمانی بر مردم میآید که رباخواري میکنند، پرسیدند:
همۀ مردم رباخواري میکنند؟ فرمود: اگر رباخواري نکند، غباري از آن بر او مینشیند. 11 به امید آنکه جزء دسته اول قرار بگیریم
و از پیروان واقعی آن حضرت بوده و به دست ایشان هدایت گردیم. پینوشتها: 1. رهبر معظم انقلاب اسلامی، سخنرانی در حرم
3. طوسی، الغیبه، ص 275 . مجلسی، محمدباقر، . 2. ر.ك: صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخبالاثر، ج 1 .1/1/ مطهر رضوي(ع)، 85
6. دلائل النبوة، . 5.سیوطی، الدرالمنثور، ج 1، ص 321 . 4. صدوق، کمالالدین و تمامالنعمه، ج 1، ص 288 . بحارالانوار، ج 2، ص 130
، 10 . همان، ج 14 . 9. کنزالعمال، ج 11 ، ص 183 . 8. ارشاد القلوب، ج 1، ص 67 . 7. مجلسی، همان، ج 52 ، ص 190 . ج 6، ص 513
. 11 . مجمعالبیان، ج 2، ص 391 . ص 229
ظهور حضرت مسیح در عصر حضرت مهدي (ع)
قربانعلی دري نجفآبادي در زمان ظهور آن حضرت، مسیح(ع) نزول خواهند کرد و در رکاب آن بزرگوار و پشت سر آن
بزرگوار اقامه نماز خواهند نمود و این به مفهوم خاتمیت و خاتمالاوصیاء بودن آن بزرگوار است و در روایت آمده که آن بزرگوار
به حضرت مسیح(ع) احترام نموده و مسیح(ع) گوید، کسی را نرسد که بر ائمه اهل البیت(ع) تقدم بجوید و حق تقدم با شماست.
مسیح در خدمت حضرت مهدي(ع) ضرورت همۀ ادیان الهی ظهور منجی حقیقی در آخرالزمان است و وعده خداوند و پیامبران
بزرگ الهی در ظهور آن بزرگوار و برقراري صلح و عدالت در جهان است. عقل و فطرت و وجدانهاي بیدار و تجارب بشري نیز
این معنا را تأیید مینماید که سمت و سوي کاروان بشریت به سوي حکومت واحد جهانی عدالتخواه و عدالتپرور اخلاقی است.
قرآن کریم و روایات اسلامی نیز بر این معنا تأکید و تصریح دارد که صالحان، وارثان زمین خواهند شد. جالب آن است که درمنابع
اسلامی به طور دقیق و شفاف ولادت و شخصیت آن بزرگوار کاملًا شناخته و از ذریۀ فاطمه زهرا(س) و یازدهمین امام از فرزندان
حضرت امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب(ع) و نهمین فرزند حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و همینطور از نسل و ذریه ائمه هدي(ع) و
چهارمین فرزند از فرزندان حضرت علیابن موسیالرضا(ع) تا آخر میباشند. علاقمندان میتوانند در این باره به کتاب شریف
منتخبالاثر تألیف آیتالله صافی گلپایگانی دامت برکاته مراجعه نمایند که 49 باب دارد و صدها حدیث ارزشمند در این باره از
کتب شیعه و اهل سنت نقل فرموده و خصوصیات آن حضرت و نسبت و ویژگیهاي آن بزرگوار و نشانههاي ظاهري و اینکه از
فرزندان ائمه اهل البیت(ع) میباشند و فرزند سیده اماء(س) و از سبطین رسولالله(ص) هستند و از نسل ائمه اثنیعشر و خلف صالح
امام عسکري(ع) مراجعه نمایند. آري مهدي(عج) دوازدهمین امام از اهل بیت عصمت و طهارت است. خصوصیات آن بزرگوار از
لحاظ پدر، مادر، ولادت، نواب خاص و عام، زمان ولادت، کیفیت ولادت، غیبت صغري و کبراي آن بزرگوار، شرایط عصر غیبت
و عصر ظهور، و دهها مسئله دیگر توضیح داده شده است. در زمان ظهور آن حضرت، مسیح(ع) نزول خواهند کرد و در رکاب آن
بزرگوار و پشت سر آن بزرگوار اقامه نماز خواهند نمود و این به مفهوم خاتمیت و خاتمالاوصیاء بودن آن بزرگوار است و در
روایت آمده که آن بزرگوار به حضرت مسیح(ع) احترام نموده و مسیح(ع) گوید، کسی را نرسد که بر ائمه اهل البیت(ع) تقدم
بجوید و حق تقدم با شماست. 1 کتاب منتخبالاثر 25 حدیث در این رابطه نقل نموده است. و در بحارالانوار از جابر نقل شده که
امام عصر(عج) به حضرت عیسی(ع) میگوید: بیایید بر ما امامت کنید. 2 و حضرت عیسی(ع) میگوید: بعضی از شما بر بعضی
دیگر امارت دارد و این عنایت خداوند نسبت به این امت است. آنگاه میگوید این حدیث صحیح و نیکو است که بزرگان نقل
نمودهاند و دلالت دارد بر اینکه مهدي(عج) به جز عیسی(ع) است و این به معنی تسلیم مسیحیت و یهودیت در برابر اسلام و در برابر
صفحه 41 از 61
قرآن و آل البیت(ع) خواهد بود. چیزي که آن را در طول چهارده قرن گذشته کمتر پذیرفتهاند. و همواره در برابر اسلام با
جنگهاي صلیبی و صهیونیستی و تهمتها و نسبتهاي ناروا و جنگ روانی و تبلیغاتی و عملیات تخریبی تلاش کردهاند تا مانع
گسترش و نفوذ آن در جهان بشوند و البته این ظلم بزرگی است که نسبت به بشریت و ارزشهاي الهی و ادیان الهی و حضرت
مسیح(ع) و حضرت موسی کلیم(ع) و پیروان راستین این دو دین و پیامبر بزرگ الهی روا داشتهاند. دربارة حدیثی که به این
باید گفت: 1. این حدیث سند « لامهديّ إلّا عیسی بن مریم(ع)؛ مهدي نیست مگر همان عیسیبن مریم » : مضمون نقل شده است
قابل اعتماد و قابل قبولی ندارد و نمیتوان به آن استناد کرد و راوي آن متهم به سهلانگاري در نقل است. راوي علیبن محمدبن
خالد جندي (موذن الجند) است. مرحوم مجلسی(ره) در اینباره میگوید: علماي اهل سنت اتفاق نظر دارند بر آنکه در صورتی که
2. حدیث واحد است و خبر واحد به فرض راوي خبر معروف به تساهل در روایت باشد خبر و حدیث او قابل قبول نخواهد بود. 3
صحت در احکام حجیت دارد نه در مسائل اعتقادي و مباحث عقلی در مسائل اعتقادي علم و حجت شرعی لازم است. 3. احتمالًا
حدیث یادشده توسط جریانهاي مسیحی و نفوذي ساخته و پرداخته و در احادیث دست برده شده باشد. 4. به فرض آنکه چنین
حدیثی در روایات ما آمده باشد لکن در روایات فراوان دیگر آمده که آن حضرت ظهور خواهد نمود و پشت سر حضرت
مهدي(ع) اقامه نماز خواهند کرد و این حدیث با احادیث دیگر قابل جمع است که آن حضرت ظاهر و پشت سر امام عصر ارواحنا
بعد « مع » فداه اقامه نماز خواهند کرد و نافی ظهور ولی عصر(عج) نمیباشد. ممکن است تحریف در لفظ نیز رخ داده باشد و کلمه
5. این حدیث به این «. لا مهدي الا مع عیسی بن مریم؛ مهدي نیست مگر همراه عیسیبن مریم » از قلم افتاده باشد؛ یعنی « الا » از
معناست که تصور نشود حضرت مسیح(ع) خود مستقلًا ظاهر میشوند و یا حضرت مهدي(ع) بدون حضرت مسیح ظهور خواهند
نمود. پس از نگارش این موضوع دوستان موثق نقل نمودند که این حدیث شریف در کتاب تذکرةالاولیا با این سبک آمده است:
در آخر حدیث شریف به جاي مع که « معه » مهدي نیست مگر آنکه عیسیبن مریم با اوست. که «. لا مهدي إلّا عیسی بن مریم معه »
و یا این نقل و روایت قرینه بر منظور از حدیث یاد شده « نعم الوفاق » ما احتمال داده بودیم ساقط شده آمده است و اگر این باشد
است و معناي حدیث شریف به نوعی ملازمه بین حضرت مهدي ارواحنا فداه و حضرت مسیح(ع) است که هر یک علامت
دیگري و نشانه و شرط ظهور و نزول و حضور دیگري است و مانند خورشید و نور با یکدیگر جز با ظهور و حضور دیگري به وقوع
نمیپیوندد و تحقق نمییابد. و این خود بهترین دلیل و شاهد بر ادعاهاي بیاساس و ساختگی کسانی است که نسبت به هر یک از
این دو موضوع مقدس و همراه یکدیگر ادعاي انفرادي داشته باشند؛ ادعاي مهدویت بدون نزول حضرت مسیح(ع) و یا ادعاي نزول
مسیح(ع) منهاي حضرت مهدي(عج) چه در اسلام و چه در مسیحیت! آري ظهور هر یک از این دو، مکمل دیگري و شرط و متمم
دیگري خواهد بود. و در حقیقت همانطور که از روایت استفاده میشود، امام مهدي(عج) قدوه و اسوه و اهل البیت(ع) مشمول
کرامت خاص الخاص و اخص الخواص بوده و رسول اکرم(ص)صاحب لواي حمد است و رحمت للعالمین است و آدم(ع) و دیگر
انبیا(ع) تحت لواي آن حضرت در فرداي قیامت خواهند بود و چه بسا فلسفه این تقدم مهدي(ع) بر مسیح تسلیم در برابر خاتمیت و
خاتم الاوصیا و صاحب سدرة المنتهی بوده و این علامت آن باشد که دین و قرآن محمد(ص) و اهل بیت آن حضرت در افق اعلا
هستند و چه بسا این خود از اسرار و رموز الهی و تأویل این قبیل احادیث باشد. و البته حضرت ولیعصر(ع) امامت به مفهوم ولیالله
و ولی اولیاءالله و ولایت مطلقه الهیه است و تقدم آن رتبی است و بالاتر از مقام نبوت مطلقه است. 4 نه مهدي(ع) جز با نزول
حضرت مسیح ظهور نخواهند فرمود و تکمیل سلسله و زنجیره پیامبران و رهبران الهی در آخرالزمان با ظهور مهدي(ع) اتفاق خواهد
افتاد. و آنچه امروز مسیحیت آمریکایی تصور میکند که آرمگدن اتفاق خواهد افتاد و امام عصر(عج) و مهدي موعود(ع) در کار
نخواهد بود و دروغی آشکار بیش نیست. 6. دروغگوها و کذابها فردا مدعی مهدویت و یا امامت و یا مدعی نیابت و یا ظهور
باب و مانند آن نشوند. این رخداد جز با حضور و نزول حضرت مسیح(ع) عملی نخواهد شد. 7. خود این حدیث دلیل روشنی بر
صفحه 42 از 61
ظهور امام عصر(عج) و آینده روشن تاریخ بشریت و امید به آیندهاي نویدبخش و ظهور منجی موعود و ظهور عیسی بن مریم(ع) و
وعده ادیان الهی براي نجات کاروان بشریت از چنگال اهریمنان و شیاطین خواهد بود و این از نشانههاي آن بزرگوار است. 8. امید
است صاحبنظران و اندیشمندان رسالت بزرگ خود را در تبیین معارف الهی و نقد و بررسی دقیق و حکیمانه مسائل و موضوعات
عمیق اسلامی و ولائی برداشته و زمینههاي سوءاستفاده و برداشتهاي غلط و جاهلانه و یا مغرضانه را از بین ببرند و اجازه ندهند تا
در اثر سهلانگاري و یا غفلت مرزبانان معارف اسلامی و حقایق قرآنی، میدان براي دزدان راه و شیادها هموار شود و یا جاعلان و
غافلان و عناصر پر ادعا و مردم فریب افکار عمومی را مشوب و چهره حقایق دینی را ملکوك و ذهنها را شبههناك و افکار را
مسموم نمایند و یا با خرافات و خرافهگرایی معارف بلند توحیدي دستخوش و ساوس شیطانی و یا سلیقههاي گوناگون نفسانی
بشود. تذکر این مطلب نیز بسیار به جا و قابل توجه است که بحث و بررسی فقیهانه و کارشناسانه در این قبیل احادیث و روایات و
مسائل تاریخی و اجتماعی و فلسفی و سیاسی و کلامی و ادبی و مانند آن از ظریفترین، حساسترین و ارزشمندترین کارهاست و
البته نیاز به قدرت استنباط و دقت و سلامت نفس و بصیرت در دین و آشنایی با علوم و فنون اجتهاد و آگاهی به رموز آن دارد و
الا نااهلان و یا مدعیان ناآگاه و یا خودباختگان در برابر بیگانگان و بردگان هوي و هوس هرگز توان لازم را براي ورود در این
میدانها و اظهارنظر فنی و تخصصی و جلب اعتماد عمومی را نداشته و نخواهد داشت. 9. حضرت مهدي(عج) بلاواسطه فرزند امام
عسکري(ع) و حضرت نرجس خاتون است که در سنه 255 ق. در سامرا متولد شدهاند و در اعتقاد ما شخصی معین، با ویژگیها و
صفات خاصی بوده و هرگز جایی براي تردید، تحریف، خرافهگرایی، تفسیرها و توجیههاي جاعلانه باقی نمیگذارد. عیسیبن
مریم(ع) نیز پیامبر اولوالعزم بوده که حدود 770 سال قبل از ولادت امام عصر ارواحنا فداه در بیت اللحم از حضرت مریم(س)
متولد شدهاند و در بینش صحیح دینی و تاریخ هرگونه ادعاي ساختگی که به مفهوم یکی بودن آن دو بزرگوار مطرح شود و یا با
انگیزههاي گوناگون سیاسی اجتماعی و فکري مطرح شود دور از انصاف و خلاف وجدان و غیر منطبق با واقع است. 10 . طبق
روایات متواتر اسلامی، آن بزرگوار داراي دو غیبت است: غیبت صغري و غیبت کبري و در عصر غیبت صغري رابطه با آن
حضرت(ع) توسط نواب خاصشان برقرار میشد و در عصر غیبت کبري آن حضرت داراي نواب عام است و صفات ایشان نیز به طو
کلی و کامل تعریف شده است. ولی درباره حضرت مسیح که بحث غیبت و یا مباحث مشبه مطرح نیست بلکه در تعبیر قرآن کریم
آمده است: و ما قتلوه و ما صلبوه ولکن شبّه لهم... بل رفعه الله إلیه. 5 و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند، ولیکن امر
بر آنان مشتبه شد... بلکه خدا او را به سوي خود بالا برد، و خدا توانا و حکیم است. و در روایات ما بحث نزول حضرت مسیح(ع)
است، نه ظهور آن بزرگوار. و این دو تعبیر و عنوان بسیار متفاوت است که یکی نشانگر غیبت و دیگري نشاندهنده عروج و رفع
الی الله و نزول مجدد است. دربارة حضرت ولی عصر ارواحنا فداه این عنوان به کار نرفته بلکه عنوان غیبت، عصر غیبت و عصر
ظهور به کار رفته است. یعنی او در میان ماست ولی از چشم ما به حسب ظاهر غایب است نه اینکه خداوند متعال او را به سوي
خودش برده باشد، و یا به عقیده مسیحیت آن بزرگوار را به دار آویخته باشند و به ملکوت الهی پرواز کرده باشد. بنابراین ادعاي
تطبیق این دو با یکدیگر نمیتواند صحیح و قابل قبول باشد. مهدي(ع) از ذریه رسول اکرم(ص) و فاطمه اطهر(س) و از خاندان
محمد(ص)و همنام رسول اکرم(ص) است. او قائم بالحق و قائم بالقسط است که او از مکه خواهد درخشید و یاران وفادار و استوار
و انصار فداکار او در اسرع وقت به او ملحق خواهند شد. و جریانهاي صلیبی و صهیونیستی نیز نمیتوانند بر چهره پرفروغ خورشید
ولایت گرد و غبار نسیان و تحریف بپاشند. آري مهدي(عج) وارث همه انبیا و اولیا است وارث زمین است وارث آدم و نوح(ع) و
پیامبران اولوالعزم دیگر است وارث موسی کلیم و عیسی مسیح(ع) است تجلی همه ارزشهاي الهی و ادیان آسمانی است. اکنون
رسالت همه منتظران آن بزرگوار و ارادتمندان آستان مقدس حضرت خاتم الاوصیا(ع) احیاي انگیزههاي عمیق دینی و الهی و ایجاد
آمادگی روحی و اخلاقی و گسترش فرهنگ مهدویت و ولایت و تلاش در راه بیداري امت اسلامی و زمینهسازي براي وحدت
صفحه 43 از 61
جهان اسلام و فداکاري و مجاهدت در راه نصرت آن حضرت و بسترسازي براي عصر ظهور و پیروزي حق بر باطل و آمادهسازي
افکار و اندیشهها و ایجاد شرائط براي حکومت واحد عدل جهانی است. و نصرتی معدّة لکم... حتی یحیی الله تعالی دینه بکم
فمعکم معکم لامع غیرکم. 6 و یاري من مهیاي شماست... تا آنکه خداي تعالی دینش را به وسیلۀ شما زنده گرداند. پس همراه
شمایم، همراه شمایم نه همراه (کسی) جز شما. پینوشتها: 1. صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخبالاثر، ص 290 به بعد. 2. تعال
صلّ بنا، فیقول الا إنّ بعضکم علی بعض امراّ تکرمه الله تعالی هذه الامۀ. 3. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 51 ، ص 93 ؛ پس از
.6 . 5. سورة نساء ( 4)، آیۀ 157 و 158 . 4. در این باره ر.ك: بحارالانوار، ج 51 ، ص 88 و 89 . نقل از کشفالغمّه فی معرفۀ الأئمه، ج 2
قمی، شیخ عباس، مفاتیحالجنان، زیارت جامعۀ کبیره.
خاطراتی از امام